ما ملت از ننه من غريبم خوشمان مي آيد! اگر كسي هم حاضر نباشد اشگمان را در آورد ، خودمان بلائي سرخود مي آوريم ، تا اشگ جاري شود تا دلمان خنك شود! بيش از هشت سال جنگ ، بهانه خوبي بود براي اين حكايت! بعد از جنگ ، داستان تشييع جنازه ، موردي شد براي ناله و نفرين! حالا هم دنبال شهيد داوطلب ميگرديم كه بفرستيم بهشت تا برايش گريه كنيم! يا بايد بكشيم و يا كشته شويم ، تا اشكمان خشك نشود!
«« ....بنا بر اطلاعاتى كه سخنگوى ستاد پاسداشت(محمدعلى صمدى) بيان مى كند تا به حال ۲۰۰۰ نفر آمادگى خود را براى انجام عمليات اعلام كرده اند كه از اين تعداد ۲۵ درصد زير ۱۸ سال، ۵۵ درصد بين ۱۸ تا ۴۰ سال و ۲۰ درصد نيز بين ۴۰ تا ۸۰ سال سن دارند. در فرم هاى ثبت نام هيچ گونه حد سنى ذكر نشده است و يك كودك ۷ ساله جوان ترين ثبت نام كننده اى است كه به همراه خانواده فرم را پر كرده است.ستاد پاسداشت شهداى نهضت جهانى اسلام تشكلى غيردولتى است كه شش ماه از تاسيس آن مى گذرد....»» . شرق
دولت خود را وارد اين داستان انتحاري ها نمي كند، چون خودش بخوبي ميداند نه عرضه و زور آن را دارد كه از اين اعمال جلوگيري كند و نه خوش دارد بدن بلورين را با شاخ گاو طرف كند! بنا بر روايات سخنگوي اين تشكل مرگ آفرين ، چون اين تشكيلات دولتي نيست ، پس بنابراين دولت ايران توان دخالت در اين تشكيلات را نيز ندارد. بزبان ديگردولت حق دخالت در امور شهروندان خويش را ندارد! البته ترس دولت از اين تشكيلات بيمورد هم نيست! تصور بفرمائيد : يكي از اين بيماران مرگ آفرين ، فرمان بگيرد كه در يكي از وزارت خانه هاي دولت براي مثال وزارت اقتصاد و دارائي ، خودش را منفجر كند!
خوب كار انتحاري معلوم است چون با تن تكه پاره به بهشت ميرود! در اين ميان چندين نفر از كارمندان و يا ارباب رجوع نا خواسته و بدون اطلاع قبلي نيز لت و پار ميشوند! آيا آنان نيز به بهشت خواهند رفت ، يا نه !؟ بايد از آقاي صمدي سخنگوي اين ستاد پرسيد! لذا دولت از ترس اين ستاد ، مجبور به سكوت است! اصولا دولت در ايران وظيقه اش در جايزه دادن به قهرمانان ورزشي ، لوح افتخار به هنرمندان ، افتتاح ( افتضاح ) فرودگاه ، استقبال و بدرقه از ميهمانان خارجي است! نيايد هم توقع زيادي از دولت كريمه و فخيمه جموري اسلامي داشت!
وزرات امور خارجه با عضو گيري اين ستاد براي مداخله مستقيم در امر كشور هاي ديگر ، نمي داند چه موضعي اتخاذ كند! با آغاز درگيري و وارد شدن نيروهاي خارجي در منطقه و داستان فلسطين. وزير امور خارجه كشورمان ، در برابر اتهام دخالت ايرانيان در اين سرزمين ها ، هميشه موضعي تدافعي مي گرفت و اتهام مداخله را رد مي كرد! حالا با پيدايش اين تشكيلات مرگ آفرين ( گويا دوهزار عضو نيز تا بحال گرفته است) مانند قناري در قفس گير كرده كه خواندن را فراموش كرده است! نمي داند كه با اين موجودات درون اين تشكيلات كه عملا و رسما ميخواهند بروند آدمكشي و خودكشي شرعي تا ديگران را نيز با خود به ديار عدم بفرستند ؛ چه كند!
وزارت امور خارجه اكنون بر سر دوراهي است! اگر دنياي خارج نسبت به اين مورد از ما بازخواست كنند! حتما خواهند گفت : دولت ايران در اين مورد دخالتي ندارد. همچنان كه در مورد آقاي رشدي ، خود را به كوچه علي چپ زد! اگر سئوال شود پس اين داستان انتحاري ها و ثبت نام ها براي چيست!؟اصلا شما چكاره ايد!؟ مي گويند: والله به حضرت عباس ، هيچكاره! درست است كه ما اسم خودمان را گذاشتيم وزرات امور خارجه ، اما تيغ و ريش و قيچي ، دست كس ديگريست! آدرسش را هم ما نمي دانيم. براي اطلاع بيشتر به شماره 124 تلفن فرمائيد!
از خودم سئوال مي كنم : چه كسي بايد جوابگوي اين جنايات باشد!؟ آيا بايد تحت نام دين هر جنايتي را روا داشت!؟ يك روز بالاخره تاوان اين حماقت ها را مردم ايران خواهند پرداخت ! كي و چه روز بايد اين داستان ها تمامي يابد!؟ آيا بيست و پنج سال كافي نيست كه ملت ايران اينهمه خسارات جاني و مالي ، متحمل شوند . دست آخر خصوصا در زماني كه كشور ما در جنگ با كشوري هم نيست و بايد قدر صلح را بدانيم! با تحريكات يك مشت جاني ، فرزندان كشور را آماده مرگ مي كنيم و خودمان مي نشينيم تو سايه و آب خنك مي نوشيم!
advertisement@gooya.com |
|
آيا اين خانواده ها كه چشم و گوش بسته اند ، نمي خواهند روزي چشم باز كنند و با جان فرزندان و يا شوهران و همسران خويش بازي نكنند! نبايد روزي شعار زندگي داد ، نه شعار مرگ! متاسفانه بعد داستان آنقدر غم انگيز و فاجعه است كه شرحي بر آن نمي شود گذاشت! اين امت هميشه در صحنه كي مي خواهد برود دنبال كار و زندگي!؟ كي مي خواهد از عقل و خرد استفاده كند؛ خدا مي داند!
«« ....سخنگوى ستاد پاسداشت شهداى نهضت جهانى اسلام در پاسخ به اينكه تعريف عمليات استشهادى چيست، مى گويد: «عمليات استشهادى به حركت مسلحانه اى گفته مى شود كه با سلاح گرم يا سرد انجام شود و داوطلب با علم به اينكه در عمليات شهيد مى شود و راه برگشتى ندارد دست به حمله مى زند. در عمليات استشهادى تكيه بر اصل غافلگيرى است و ضربه زدن به اهدافى كه در عملياتى كلاسيك ميسر نيست.سخنگوى ستاد مفهوم شهادت را فقط مفهومى اسلامى مى داند و بنابراين ژاپنى هايى را كه عليه آمريكايى ها در جنگ جهانى دوم اقدام به عمليات انتحارى كردند، شهيد نمى داند....»» . شرق
بنا بر نظريه آقاي صمدي ، شهادت تنها در مفاهيم اسلامي ، معني مي يابد! ديگراني كه خود را به كشتن ميدهند شهيد محسوب نمي شوند! عرض شد خدمت شما. ما بايد بكشيم و يا كشته شويم تا براي اشگ ريختن سوژه اي داشته باشيم! خنديدن و شاد بودن تو كت امت نبايد برود! زيرا شاد بودن و لذت از زندگي مفاهيمي است سوكولاري ـ ليبرالي كه با فرهنگ ننه من غريبم ، سر ناسازگاري دارد و شديدا محكوم بايد گردد! با خبر زير بحث را تمام مي كنيم كه احتياجي به تفسير ندارد. با تشكر از حوصله شما
«« خرم آباد ـ كيهان : متلك پراني يك جوان موجب مرگ دختر 18 ساله، پدر، مادر و مادربزرگش درخرم آباد شد. معاون اجتماعي ناحيه انتظامي لرستان گفت: دريكي از مناطق لرستان يك جوان حدود 20ساله به يك دختر 18ساله دبيرستاني متلك پراني كرد كه اين دختر متلك پراني ومزاحمت جوان را اهانت به شخصيت و اعتبار مذهبي و انساني خود تلقي و خودكشي كرد.
سرهنگ حسين اميني افزود: به دنبال اين حادثه پسر مذكور بازداشت شد وخانواده وي با اشاره به كذب بودن خبر آزاديش را اعلام كردند. مادر دختر نيز به دنبال شنيدن اين خبر بي اساس ،سكته كرد و مرد. معاون نيروي انتظامي لرستان گفت: مادر بزرگ اين دختر به دنبال آزادي واقعي جوان متلك گو خودكشي كرد و فوت شد. سرهنگ اميني گفت: پدر اين دختر نيز دچار ناراحتي روحي و رواني شد وپس از مدتي دق كرد و مرد. »»