advertisement@gooya.com |
|
رسانه ها وسخنگویان مافیای حاکم بر ایران نمی توانند خوشنودی خود را از فجایعی که در روزهای اخیر درشهرهای کربلا و کاظمین اتفاق افتاده پنهان کنند. از نابه سامان ماندن اوضاع عراق و بالا گرفتن جنگ های مذهبی و قومی در این کشور فقط سران رژیم جمهوری اسلامی بهره مند می شوند. سایرین یعنی همه گروههای سیاسی عراق، همه حکومت ها ی منطقه و دولت های ایالات متحده و انگلستان از این فجایع هم به شدت نگران می شوند و هم سخت زیان می بینند. سران رژیم ایران، اما در خلوت از این فجایع شادمانی می کنند. آنها امیدوارند که با بحرانی شدن اوضاع عراق، آمریکا به فشردن دست دوستی آنها ناچارشود. آنها بهتر از هرکس می دانند که یک عراق باثبات، آنهم عراقی که توسط یک حاکمیت انتخابی اداره شود و متحد آمریکا هم باشد، بسیاری ازرویاهای دیرین آنان را به کابوس بدل می کند.
سران جمهوری اسلامی ادامه ناآرامی و کشت و کشتار درعراق را وسیله ای می دانند که هم آمریکا را از ادامه دخالت در منطقه پشیمان می کند و هم می تواند مایه و موجب شکست جورج بوش در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که هشت ماه دیگر برگزار می شود، باشد. آنها از جمله امیدوارند که با شکست جورج بوش، جانشین او سیاست ملایم تری در قبال رژیم اسلامی در پیش گیرد. رهبران جمهوری اسلامی طبعا آرزومندند که آب در دجله و فرات هرچه گل آلود تر شود تا آنها با خیال راحت مشغول ماهیگیری شوند. سران جمهوری اسلامی احتمالا بر این باورند که اگر درگیری آمریکا طولانی تر شود آنها فرصت پیدا می کنند طرح های سیاسی و نظامی خود را پیاده کنند. مثلا زیرساخت صنایع هسته ای نظامی را تکمیل کنند، در میان شیعیان عراق نفوذ خود را گسترش دهند و بتدریج اوضاع را در منطقه به سود خود دگرگون سازند. پیشتر نیز نوشته بودم که جمهوری اسلامی برای عملی کردن استراتژی سرکوب در داخل و آشتی با خارج به " معجزه عراق" امید بسته است. این معجزه فقط در صورت بالا گرفتن جنگ مذهبی و قومی در عراق و طولانی شدن درگیری آمریکا و بریتانیا در این کشور و برانگیخته شدن افکار عمومی آمریکائیان علیه دخالت آمریکا در عراق و حضور نظامی آن در خاورمیانه محتمل است.
مدرکی در دست نیست که نشانه دخالت مستقیم سران حکومت اسلامی در عملیات انتحاری عراق باشد. اما در خشنودی بی حد وحساب سرکردگان رژیم ایران از فجایعی نظیر آنچه در کربلا و کاظمین رخ داد و در ذینفع بودن آنها جای هیچ گونه تردیدی نیست.
خامنه ای که در برابر فاجعه انفجار واگن های راه آهن در نیشابور، حادثه ای که بسیار بیش از فجایع اخیر عراق کشته، زخمی و خسارت درایران به بار آورد سکوت کرده بود، پس از انفجارهای کربلا و کاظمین بی درنگ اعلامیه ای صادر کرد و در آن انگشت اتهام خود را به سوی آمریکا نشانه گرفت. او البته خود خوب می داند که تنها طرف خشنود این فجایع چه کسانی هستند؟ گذشته از آنچه گفته شد، می توان به دلایل زیر رژیم اسلامی را در آنچه در کربلا و کاظمین و همزمان در کویته پاکستان رخ داد دست کم به طور غیرمستقیم گناهکار و مسئول دانست:
1- جنگ برادرکشی میان شیعه و سنی در تاریخ معاصر از هنگام روی کار آمدن جمهوری اسلامی تقریبا بطور همزمان در ایران و لبنان آغاز شد. در پاکستان نیز رقابت و درگیری خونین میان شیعیان و اهل تسنن از هنگام روی کار آمدن جمهوری اسلامی و تلاش آن در دامن زدن به اختلافات و رقابت های میان شیعه و سنی شدت گرفته است.
2- درست است که جنگ ایران و عراق با تجاوز رژیم صدام به ایران آغاز شد، اما از ماهها پیش از جنگ، تبلیغات سران جمهوری اسلامی در میان شیعیان عراق برای صدور انقلاب و ایجاد حکومت اسلامی شبیه به ایران در آن کشور آغاز شده بود که خود منشاء رقابت و اختلاف میان جامعه شیعه و سنی در ربع قرن گذشته در عراق بوده است.
3- از هنگام سقوط صدام، با وجود اوضاع ناآرام عراق، جمهوری اسلامی با اعزام روزانه هزاران زائر ایرانی به عراق که قطعا ماموران رژیم نیز در میان آنان فراوان بوده اند، کوشیده است در این کشور حضور و نفوذ خود را افزایش دهد. گفته می شود در هنگام انفجارهای کربلا و کاظمین نزدیک به چهارصد هزار زائر ایرانی در این شهرها حضور داشته اند.
فراموش نکنیم که حدود پانزده سال پیش ماموران جمهوری اسلامی برای توجیه سرکوب مخالفان در کنار صحن امام رضا در مشهد بمب منفجر کردند و آنگاه دو نادم مجاهد را مجبور کردند مسئوولیت آن عملیات را برعهده بگیرند. بعدها آنچنان که اکبر گنجی بارها به آن اشاره کرد، معلوم شد که وزارت اطلاعات رژیم سازماندهنده و مجری آن عملیات بوده است. سردمداران " اسلام ناب محمدی" بارها و در برش های مختلف نشان داده اند که برای پیشبرد مقاصد سیاسی خود، هرکاری را مجاز می دانند چه ترور مسلمانانی مثل دکتر سامی و یا حجاریان، چه قتل های زنجیره ای، چه غیرمسلمان خواندن صدها نامزد انتخاباتی جناح رقیب، چه بمب گذاری در کنار مقبره امام هشتم و چه قربانی کردن ماموران سرسپرده خود همچون سعید امامی. در مکتب اسلام ناب محمدی خامنه ای و سایر سران حاکمیت اسلامی، برای حفظ قدرت همه چیز مجاز است.
حالا با توجه به همه آنچه که گفتیم و با توجه به پیشینه رژیم آیا به عنوان یک فرضیه نمی شود تصور کرد که در فجایع کربلا و کاظمین که قطعا به تدارکات و سازماندهی زیادی نیاز داشته ماموران به اصطلاح " خودسر" جمهوری اسلامی نقش داشته اند؟ این پرسشی است که در اذهان بسیاری از ناظران و تحلیل گران در منطقه وجود دارد.
16 اسفند ماه
علی کشتگر