بيست و پنج سال! (از مجموعه مقالات طنز در طنز) س. باستان

راهپيمايان 22 بهمن تحت پوشش بيمه عمر و حادثه قرار دارند

شركت كنندگان در راهپيمايي روز 22 بهمن تحت پوشش بيمه عمر و حادثه قرارگرفتند.
احمدزاده عضو هيئت مديره بيمه آسيا در گفت وگو با كيهان ضمن اعلام اين مطلب افزود:
طبق هماهنگي هاي به عمل آمده با شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي و كميته برگزاري مراسم دهه فجر انقلاب اسلامي، تمامي شركت كنندگان از زمان شروع راهپيمايي تا پايان آن در مسيرهاي تعيين شده در مقابل خطرهاي فوت، نقص عضو و از كارافتادگي جزيي و كلي ناشي از حادثه تحت پوشش بيمه آسيا مي باشند. كيهان

امسال بيست و دو بهمن وضع تظاهركنندگان بهتر شده است . ديگر احتياج نيست آنان نگران جان شيرين خويش باشند چون از هر لحاظ بيمه شده اند! در هر حال جاي نگراني نيست چون ملت ما از ريز و درشت ، در اين روز بزرگ (غيابي بيمه عمر و حوادث شده اند) دست به تظاهرات زدند(مثل هرسال) تا با زبان رسا و كوبنده به استكبار جهاني بگويند : اگر ديو باشيد ، شاختان را خواهيم شكست!

معمولا در كشور هائي كه مي خواهند به دنيا نشان دهند كه « ما اينيم » در روزهاي بخصوصي ( سالگرد انقلاب ، تولد و وفات رهبران و.....!)مردم را بسيج كوچه و پس كوچه مي كنند! مدارس و ادارات را تعطيل كرده ، نيروي نظامي را لباس شخصي تن مي كنند! توپ و راكت به دنيا نشان ميدهند! در برابر تمثال رهبران زنده و مرده رژه ترتيب ميدهند! رهبران تخم كبوتر ميخورند تا نطقشان بيشتر باز شود! آتش بازي و نقل و نبات پخش مي كنند! خلاصه بيا و ببين! بقول پرنس چارلز: The Show must go on!

در كشور ما ، ضمن اينكه جماعت شركت كننده در بيست و پنجمين سالگرد انقلاب بيمه شده اند! انتخابات مجلس نيز در راه است! نمايندگان متحصن، تحصن را به پايان رساندند تا براي شركت در اين روز استثنائي، حمامي رفته و صفائي بخود داده و با شركت خويش ، جمع تظاهركنندگان را جلائي بخشند! بحث انتخابات با حكم حكومتي پايان يافت! هر كس دلخور است مي تواند بكشد دور دوري! ضمني به نمايندگان شاكي فهمانده شد ، برويد شغل ديگري براي خود بجوريد! بيش از حد پر روئي كرديد! گردن كلفت را مثل مو نازك مي كنيم!

نمك قضيه در اين است كه جناح همه چيز خواه كه معتقد است : كشور صاحب دارد و صاحب آن هم آقاي خامنه اي است! چرا راي مردم اين همه برايشان اهميت دارد؟! چرا كوشش مي كنند تا مردم بروند پاي صندوق هاي راي؟! تشكيلاتي كه معتقد به راي آزاد مردم نيست و هيچگاه راي مردم را جدي نمي گيردـ با برگزاري هر نوع انتخاباتي ـ چرا اصرار در شركت مردم براي انتخابات را دارند؟! بگذريم

در روز بيست و دو بهمن ، شعاري بدين مضمون فكر مرا بخود جلب كرد: «« فدائي ولايتيم »». همه چيزش را ديده بوديم ، جز اين رقم جنس را ! بخودم گفتم در اين كشور هاي اسلامي ( مانند كشور خودمان) چرا فدائي زياد شده! عنايت بفرمائيد در ايران ، فدائي اسلام هست ! فدائي خلق وجود داشت و دارد! فدائي ولايت نيز بدان اضافه شد! خلاصه مردم مرتب فداي همديگر ميشوند! راز اين حكايت بر اينجانب ناروشن است!

جوانان اين ممالك ( مانند كشور ما ) البته نه همه ! خيلي زود دوست دارند به ديار عدم تشريف ببرند! در فلسطين مي بينيم كه چپ و راست ، خود را فدا مي كنند و با فدا كردن خويش چندين انسان را هم با خود بهمراه ميبرند! در چچين تازگيها فدا كردن خويش ، مرسوم شده است! البته در كشور ما حكايت فدائي شدن سابقه اش طولاني تر است! تا آنجائي كه به حافظه ناقص تاريخي ( پنجاه ـ­ شصت سال گذشته ) اينجانب مربوط ميشود! با فدائيان اسلام داستان ترور و آدم كشي آغاز شد و اين ارثيه به سازمان هاي چريكي ، مذهبي و غير مذهبي رسيد! حالا هم شعار(( فدائي ولايتيم )) افتاده تو دهان جماعت تظاهركننده!

شايد هم اين جوانان مملكت خيري از دنيا نديده اند و منتظرند يكي فرمان دهد و زود بروند تو بهشت سوسياليستي و يا مذهبي ! اين هم حكمتي است كه بالاخره بايد بدان فكر كرد : چرا جوانان ما از مرگ و مير بيشتر خوششان مي آيد تا زندگي! با وجود اينكه بيمه آسيا جماعت تظاهركنندگان را بيمه كرده كه خداي نكرده انگشت پايشان تو بيني بغل دستي نرود! باز ملت هميشه در صحنه از فدا و فدائي بودن بحث مي كنند!

بهر حال بيست و پنج سالگي اين جوان رنجور و عصبي را جشن گرفتيم! انتخابات با آن همه هياهو آغاز ( كوه آبستن ، موش خواهد زائيد ) و پايان خواهد يافت! باز روز از نو، روزي از نو ! داستان بگير و بزن و بكش و چالش كن ، همچنان ادامه خواهد داشت! آناني كه قرار بود خود را فدائي كنند وپاي بدون جوراب روي مين روند! رفتن به ميدان مين را به تعويق انداختند! فهميدند كه فدا كردن خوب نيست! امكان دارد در آن دنيا ، تقاص بدي بايد پس داد! آناني كه چشم اميد به اتحاديه اروپا داشتند ، زرنگتر از آنان غيرمستقيم با آمريكائي ها وارد معامله شدند! خوب دنياي سياست يعني همين! بقول آقاي لاريجاني ، سياست پدر و مادر ندارد كه!

يك روز بايد فحش داد ! روز ديگر بايد ايول گفت ! يك روز بايد حمله كرد ! يكروز بايد تو زد! بازار آشفته اي است ! بازندگان اين دور و تسلسل تنها ، ملت غيور كشور است كه هميشه سفيل و سرگردان چپ و راست ميفرستنش به دنبال نخود سياه كمياب! تا روزي كه اين ملت چشمهايش را نشورد و باز نكند ! وضع بدتر از اين خواهد بود! آن بالا ها حفره هائي است بنام (( قدرت ))كه هركسي خزيد و خودش را جا داد توش! بيرون آوردنش كار سهلي نيست! بايد ياد بگيريم فريب هر كس و ناكسي را نخوريم و با هر ريسمان پوسيده ، ته چاه نرويم ! با تشكر از حوصله شما