advertisement@gooya.com |
|
براي شنيدن گفتگو، اينجا را کليک نماييد.
ژاله وفا : آقای بنی صدر عصر شما بخیر .
مستحضرید که دیروز 15 بهمن اقای خامنهای اعلام گرد :" انتخابت مظهر ازادی و اراده ملت در تعیین سرنوشت خویش است و انتخابات حتی بدون یک روزتاخیر در اول اسفند برگزار خواهد شد . " حال سوال من این است که آیا حکومت آقای خاتمی می تواند این حرف را" فصل الخطاب " و " حکم حکومتی " تلقی و ارزیابی کند؟ و آن را مجوز انجام" انتخاباتی"قرار دهد که وزیر کشورش به صراحت اعلان کرده که اسبابش فراهم نیست و انتخاباتب رقابتی نیست وآیا اصلاح طلبان را می توانند در محذور قبول حکم حکومتی قرار دهند ؟و اگر آری تبعاتش چیست ؟
آقای بنی صدر:با سلام به شما و شنوندگانی که این صحبت را میشنوند. عرض کنم آقای خامنه ای به رسم زور مدارها با تخریب شروع کرد در صحبت دیروز و با تخریب خود هم شروع کرد . به لحاظ اینکه کی گفته بود این انتخابات آزاد نیست و باید به تاخیر بیفتد ؟ وزیر کشور حکومت آقی خاتمی ! یعنی آقای" رهبر" حکومتی را که تحت او قرار می گیرد ، دشمن و اسباب دست دشمن خواند . این تنها کار ایشان نیست .
دوم اینکه می گوید:" انتخابات حق مردم است ." انتخابات حق مردم نیست ، حاکمیت و ولایت بر سرنوشت خویش حق مردم است . انتخابات یکی از روشهای اعمال این حق است . خوب حالا آیا این مردم این حق را دارند ؟ یعنی الان از این حق حاکمیت برخوردار هستند یا نیستند ؟ نظارت استصوابی معنایش این است که مردم این حق را ندارند ، برای اینکه منتخبان آنها را قبلا منتصبان آقای" رهبر" معین کرده اند و حالا یک بار گفتند نفر190 و بعد گفتند 160 نفردر حوزه ها بدون رقابت است . یعنی کسانی در آن حوزه ها نامزد پذیرفته شده اند که از لیست آقای رهبرند . پس وقتی او می گوید که انتخابات حق مردم است ، متجاوز به این حق خود اوست . به لحاظ اینکه این تجاوز را منتصبان او و عمال او انجام داده اند .
سوم اینکه می گوید :" در همان روز باید این انتخابات انجام بگیرد ." خوب اگر حق مردم است به شما چه مربوط که در همان روز باید انجام بگیرد ؟ این حق مردم است که باید ببینند که چه وقت ، این حق می تواند اسبابش فراهم بشود به ترتیبی که مردم یک انتخاباتی را انجام بدهند . و آنچه که در بیان ایشان نگفته ولی زمینه عمومی بیان این آقاست ، این است که این آقا سفر کرده به مشهد و می دانیم که هر وقت می رود به آنجا ، ستاد رهبری ترور را تشکیل می دهد و در آنجا تصمیم می گیرند که چگونه مقابله بکنند با مردم . از آنجا که آمده به تهران از شهرهای مختلف ، بنا بر اطلاعی که امروز به من رسیده ، از شهرهای مختلف پاسدار و غیره به تهران آورده و آن اظهارات را انجام داده . یعنی اینکه نه خیر، هرگونه انتخاباتی که مشارکت مردم در آن انتخابات میسر بشود مطلوب این آقا نیست . ایشان حق مردم را نمی خواهد . الغای حق مردم می خواهد . همانگونه که این آقای مصباح یزدی گفته است . ببینید این جمهوریت نظام دو رکن اساسی داشت . یک رکنش ریاست جمهوری بود ، که این را در کودتای خرداد 60 از بین بردند . از آن ببعد ریاست جمهوری آلت فعل آقای" رهبر" و بهتر بگوییم ، ملاتاریا و این نظام استبدادی شد . حالا ، با این یورش می خواهند رکن دیگر را لغو کنند . گرچه این رکن را هم در همان وقت که هشدارهای من را نشنیدند ، در همان وقت که مجلس را وادار کردند به آن کودتا ، در همانجا آن مجلس را شکستند و آلت فعل کردند . به ترتیبی که خود آقای هاشمی رفسنجانی در کتاب عبور از بحران می گوید، آقای خمینی دستور داده است به آن مجلس ، رئیس جمهور را عزل کنند . پس همان وقت جلس نمی بایست این دستور را اجرا می کرد . تا مجلس قوی می شد . حالا نکرد ، حالا رسیده به اینجا که با یک انتخابات فرمایشی می خواهند این رکن را یکسره تبدیل کنند به یک آلت فعلی که فضاحت کاری هایی را هم که خود نمی خواهند به نام خویش بکنند ، این مجلس برای آنها انجام بدهد . پس این کاری که این آقا( خامنه ای ) می خواهد بکند اینهاست . این تبعات اجرای حکم ایشان می شود ، اگر بکنند .
حالا آیا این حکم حکومتی ایشان ، فصل الخطاب است ؟ عرض کنم به شما ، اول از رویه دینی برسیم به جواب . آنکه پیامبر اسلام بود ، وقتی در شورا سخنی می گفت ازش می پرسیدند ، که آقا این حرفی که شما می زنید ، آیه است ؟ خدا نازل کرده ؟ یا نظر خود شماست ؟ اگر می گفت نظر خود من است ، می گذاشتند به بحث . اغلب هم آن نظر در اقلیت واقع می شد . و پیامبر نظر شورا را اجرا می کرد . اما آن که حضرت علی است ، در خطابه های خود ، خطاب به مردم می گوید که رهبر را نقد کنید ، به رهبر راه نشان بدهید . به یافتن بهترین شیوه به او کمک کنید . آن که امام صادق است ، می گوید ما را انتقاد کنید . خوب چطور ممکن است که از آدمی به عنوان فصل الخطاب ، آنهم حرف زور او را بشود پذیرفت ؟ این از لحاظ دینی . اما از جهت دیگری به قضیه برسیم . و آن جهت این است که ، میزان در این کشور چیه ؟ شخص است ؟ یا حق است ؟ به قول همان علی :" حق را به شخص بسنجیم یا شخص را به حق بسنجیم؟" ؟اگر بخواهیم شخص را به حق بسنجیم ، این حرف ایشان و پیروی از حرف ایشان نقض قانون است . همان قانونی که خود می گوید . و الا اصلا وجود ایشان به عنوان رهبر نقض حقوق یک ملت است . نقض دین است . این بجای خود . اما نقض آن حقوقی هم هست که خود میگوید . حالا این آقایانی که تا بحال تحصن کرده اند و امروز به تحصنشان پایان دادند ، و این حکومت به عذر اینکه آقای" رهبر" گفته ، تن به انتخابات فرمایشی می دهند ؟ خوب به قول امیر کبیر به او گفتند که بیا امضا کن سلامت میزا آقا خان نوری را ، که دست به ترکیب او نزنی . گفت پس بفرمایید که حکم قتل خودم را امضا بکنم . و همینجورم شد ! اگر تسلیم بشوند ، نه تنها جمهوریت را ، رکن دیگرش را هم بخاک سپرده اند ، بلکه به جهت سیاسی به عمر خود هم پایان داده اند . و جفای بزرگی به خود و ملت خود کرده اند .متحصنین یک مقاومتی را انجام داده اند . مقاومت را هر کس بکند ، باید از او حمایت کرد . اما باید مراقب هم بود . مراقب بود از این جهت که استقامت می باید بر میزان حق انجام بگیرد . اگر از آن حق منصرف و منحرف شدی ، بر سر شما می اید آنچه باید بیاید ! این وضعیتی است که الان شما دارید و مردم ایران دارند .
اما خود مردم : گیریم که اینها استقامت را نکردند و حق را به مرد سنجیدند . این آقای خامنه ای یکی از بهترین فرصتها را برای شما مردم ایران فراهم کرده . اگر شما به این آقا بگویید ، آقای فضول باشی ، حدی دارد فضولی . آخر تو چطور جرات می کنی بیایی جلوی یک ملتی بایستی ؟ بگویی الا و الله من می گویم باید فلان روز انتخابات فرمایشی انجام بگیرد و نوکران من سر از صندوق در بیاورند ؟ و تکلیف شرعی هم برایش معین بکنی و بگی مجبورید که این کار را بکنید . خوب شما این ملت اگر آن روز شهرها را خلوت بگذارید و یک روز از خانه تان نیایید بیرون . اینکه اقل کار است . آنوقت این دنیا می فهمد که شما یک ملت زنده ای هستید و اختیارتان دست یک آدمی نیست که به این آشکاری زور پرستی خود را به نمایش می گذارد در دنیا . عجب تماشایی است ؟! یک لیست فرمایشی درست کرده ، تمام دنیا هم می داند که این فرمایشی است ، می گوید بدون یک روز تاخیر باید این از صندوق بیاید بیرون .!خوب شما ملت مگر مرده اید ؟ خوب یک فرصتی است که به دنیا بگویید که ملت زنده ای هستید . خواهیم دید که روز اول اسفند شما هستید که حرفتان می شود فصل الخطاب ؟ یا این آقاست ؟
ژاله وفا : خیلی ممنون از توضیحاتتان . شب شما بخیر
آقای بنی صدر : خداحافظ شما
متن این مصاحبه و صدای آن را در سایت اقای بنی صدر www.banisadr.com.fr و نیز نشریه انقلاب اسلامی در هجرت در دسترس خواننددگان و شنوندگان محترم است.