چند روزي است دوستان محترم نماينده مجلس اسلامي كشور براي اعتراض به رد صلاحيت خود و دوستان دور و نزديك خويش در مجلس متحصن شده اند و قرار است به اعتصاب غذا ( ترجمه اسلامي: روزه سياسي) دست زنند(زده اند)! البته از نظر بهداشتي و سلامتي روح و جسم بد نيست انسان مراعات شكم را كند و از خوردن زياد از حد چربي و قند خودداري كند! منفعت رژيم غذائي ـ آن هم با اين سن و سالي كه اينجانب از نمايندگان مي بينم ـ بسياراست ! از سوي ديگر عدم تحرك بيش از حد آنان ، خطر زدن سكته نيز بالا است!
اگر از تمام كارهاي اين نمايندگان منتخب بشود ايراد گرفت ، از اعتصاب غذا كه كمك موثري است در نگهداشتن قد و قواره آدم؛ نبايد ايراد گرفت ! چه بسي عملي است مفيد براي سلامت ! به قول نظامي شوشتري : عقل سالم در بدن سالم است! از آنجائي كه ميدانيم اين آقايان وقت آن را ندارند بدن سازي ، نمي دانم بقول فرنگي ها «« بادي بيلدينگ »» كنند! هر از چند گاهي ، اعتصاب غذا كمك بسياري است به آنان و مهمتر از همه سرمشقي ميشود براي ملت ايران كه از نوش جان كردن بيش از حد آبگوشت و گوشت كوبيده و تيليت و كله پاچه و سيراب شيردان ، كم كنند و بيشتر با خوردن ماهي ، سبزيجات و ميو ه حال كنند!
تحصن بدون اعتصاب غذا نه تنها كمكي به وزن اين آقايان نمي كند ، بلكه از تحرك آنان مي كاهد و به احتمال زياد قند و كلسترول خون بالا خواهد رفت ! درگيري و جدل با امپراطور هاي خبرپراكني كشور مانند آقايان لاريجاني و شريعتمداري و حواريون اين مردان تاريخ ساز( كه خود مصيبتي هستند ) ضريب خطر سكته اين آقايان حتما بالا خواهد بود! پس بنابراين به نظر اينجانب : آقايان تصميم درستي گرفتند كه تحصن با اعتصاب غذا ؛ توام باشد!
در هر حال با تحصن و احتمالا اعتصاب غذاي ( ببخشيد : روزه سياسي! ) نمايندگان منتخب شوراي اسلامي ، جماعتي را به هواداري اين اقدام كشاند و جماعتي را به مخالفت ! گويا طبقه اصولگراي مقيم شهر قم قرار است كه براي روي كم كني با نمايندگان ، تشريف بيآورند تهران و در مقابل درب مجلس ضمن تحصن ( تز و آنتي تز) چند تا پرچم بسوزانند و براي دستگرمي چند شعار ضد اجنبي سر دهند و برگردند ولايت تا به دنيا نشان دهند ، اصول يعني همين كه ما ميگوئيم: «وكيل بي لياقت مطرود بايد گردد» و يا «وكيل بي كفايت حيا كن حيا كن» آن وقت گفته ميشود مردم دل و دماغ شاعري ندارند!
طبق گزارشي كه ايسنا تهيه و انتشار داده است بعد از نمازجمعه تعدادي از شركت كنندگان عليه نمايندگان با بالا بردن تصوير آقاي مجتبي ميرلوحي ( مشهور به نواب صفوي ) و با سر دادن شعار «هيهات من الذله» به سينه زني و راهپيمائي پرداختند! ناگفته نماند آقاي پناهيان در اين گردهمائي ميفرمايد: « ... به متحصنين جوجه كباب خور كه روي مبلمان راحتي مي نشينند و ميليون ها تومان در روز ، خرج پذيرائي اينهاست مي گوييم ملت نسبت به خرج يك ريال از بيت المال هم رضايت نمي دهد...!». داستان سينه زني كه طبق سنت معمولا در ماه محرم صورت مي گرفت گويا در شهر مذهبي قم ، تمام مدت سال براه است تا مردم يادشان نرود،كجا هستند و با كي طرفند!
همانطور كه واقفيد ، انتخابات مجلس ( اسفند ماه ) در راه است ! در اين روزها طبيعتا بايد بازار انتخابات و تبليغات داغ باشد. هر حزب و گروهي نماينده مشخص كند! خلاصه براي راي بيشتر و نهايتا اكثريت داشتن در مجلس بايد كوشش شود! در اين بازار آشفته كه بخش اعظم مردم مملكت هنوز نمي دانند ، بروند انتخابات يا نه! شوراي نگهبان ، با رد صلاحيت تعدادي از كانديدا ها ونمايندگان فعلي مجلس اسلامي ، شد آتش بيار معركه ! بقولي آمد زير ابرو بردارد ، زد چشم را باباغوري كرد! خوب بالاخره تجربه هم بد نيست!
رهبران هميشه در صحنه ما كه تصور ميفرمايند : دموكراسي يعني انتخابات! ـ اگر يادتان باشد جناب صدام هم اين دم آخري با راي نودونه درصد دوباره انتخاب شدـ به خودشان قبولاندند اگر مردم هرچه گسترده تر ، بروند پاي صندوق هاي راي ، مردم سالاري ما ورم خواهد كرد و مردم دنيا به ما ايول خواهند گفت و ما بيشتر به ريش دموكراسي جهان مي خنديم!
اينطوري كه از شواهد معلوم است : جناح انتصابي كوشش مي كند ارگان هاي انتخابي را هم در دست گيرد! جناح انتخابي هم كوشش دارد ارگان هاي انتصابي را صاحب شود! در ميان اين كشمكش مردم سفيل و سرگردان ماندند وسط گود ، نمي داند كي درست و كي نادرست مي گويد! رئيس دولت و كابينه در اين مورد مانند آن دسته از توريست هائي هستند كه در وسط خيابان اميركبير تهران ،گيج و مات ، دنبال آدرس تخت جمشيد ميگردند! گاهي اين ور و گاهي آنور پرسه ميزنند واز كسبه سئوال مي كنند و نمي دانند چكار بايد بكنند!
معمولا در مبارزات سياسي( البته اگر سه قاف معروف : قمه ، چاقو ، چماق در كار نباشد !) اقليت مي كوشد ، اكثريت را بدست آورد! اكثريت سعي مي كند ، اكثريت خويش را حفظ كند! در تمام دنيا انتخابات سياسي همينطوري است! فرق كوچكي كه مردم سالاري ما با ديگران دارد ، اين است : يك ارگان انتصابي مانند شوراي نگهبان ( كه در لابلاي قانون اساسي جايش داده اند) ارگان انتخابي ( مانند مجلس ) را كاملا تحت نظر دارد! چه در مورد تصويب قوانين و چه در مورد رد صلاحيت هاي نمايندگان!
نمك قضيه در اين است : اعضاي محترم شوراي نگهبان كه خود منصوب شخص رهبري هستند! در مورد سرنوشت انتخابات و نمايندگان مجلس و قوانين مملكت ، نظر داده و اراده خويش را اعمال مي كنند ! اگر اعتراضي شود پاسخ ميدهند: « در تمام دنيا يك همچنين تشكيلاتي وجود دارد كه سره را از ناسره جدا كنند!» حرفي نيست ، قربان آدم چيز فهم! در اكثر كشور هاي دموكراسي چنين تشكيلاتي ( مثلا در آلمان گويا نامش بوندس رات است) وجود دارد! اما اعضاي اين تشكيلات توسط رهبري ( جناب هيتلر گور به گور شد و رفت) منصوب نمي شوند!
بهر حال چك و چونه زيادي نميشود با مسئولين انتخابي و غير انتخابي زد! چون هميشه يك جفنگي در آستين دارند و تحويل آدم ميدهند! خصوصا اگر در مورد مردم سالاري ابداعي باشد! به نظر اينجانب دو راه در برابر ما وجود دارد! پيشنهاد نخست : يا بايد مجلس فعلي را تبديل به مسجد كرد يا موزه ( موزه نماينده شناسي ). با اين اقدام هم ازهزينه دولت كاسته خواهد شد و هم جماعت اصولگراي مملكت (كه هميشه دنبال حكومت اسلامي است ) شاد خواهند شد! صوابش هم زياد است! پيشنهاد دوم : يا اينكه بجاي كانديدا ها ، راي دهنده گان رد صلاحيت شوند ! با اين اقدام كلي از مشكلات مردم سالاري ما برطرف خواهد شد!
عنايت بفرمائيد اگر راي دهنده در محل كارخويش ، توسط كارگزيني قسمت جوازصلاحيت راي دادن و يا ندادن را كسب كند! شرعا و عرفا اشخاص نالايق به مكان مقدس مجلس راه نخواهند يافت! طبيعتا با اتخاذ اين سياست ( مدرن و انقلابي) كلي هم در بودجه و وقت ( كه در كشور ما بجاي طلا ، الماس است!)صرفه جوئي خواهد شد! فعلا بايد تا اسفند ماه صبور بود و نظاره گر ! با تشكر از حوصله شما
advertisement@gooya.com |
|