اين سناريو براى گرم كردن تنور انتخابات است، آريا ايراندوست

محسن مير دامادى: اين يك كودتا است، آرمين : ديگر مذاكره بس است ، محمد خاتمى : به تحصن خود ادامه مى دهيم.

ايران عزيزمان در حال حاضر يكي از حساس ترين دوران خود را مي گذراند، اگر مردم ما در اين مقطع حساس مراقب نباشند، بارى ديگر بازيگران صحنه اى مي شوند كه حكومت ديكتاتور و مستبد مذهبي براى
آنها محيا كرده است. پس كاملاً بايد مراقب باشيم تا در اين بازى كيش و مات نشويم.
حكومت مستبدين از 9 اسفند 81 متوجه شدند كه ديگر حنايشان پيش مردم رنگي ندارد. و از اين سو ادامه حيات اين حاكمان به اين انتخابات بستگي دارد تا اين حد كه اتحاديه اروپا نيز ادامه گفتگوهاي خود با حاكمان ايران را به بعد از انتخابات موكول كرده. و از طرف ديگر چون اين مستبد ين مي دانند كه بر عكس آنچه در اوايل حكومت خود فرياد ميكردند، كه نمي خواهند با دنياي غرب رابطه داشته باشند ، و از قطع رابطه با امريكا و انگليس و ديگر كشورهاى سرمايه دارى خوشحال هستند، و اينگونه شعار مي دادند كه مي توانند بدون برقرار كردن رابطه با دنيا كشور را اداره كنند ، حال مانند چهار پائي كه در گل بماند، مانده اند و نمي دانند بايد چه بكنند. از اين طرف برطبق عقايد خودشان، به قدرى كه به اسم خدا و پيامبر خدا به اين ملت ظلم كردند و خونها ريختد كه از بركت همين كارهاي آقايان روز بروز برعكس اينكه از زمين وزمان بر اين مملكت خدائي بركت و نعمت براى مردم نازل شود، هر روز بلائي تازه در يك قسمت از اين كشور ظهور مي كند. و به قدرى اين آقايان پررو تشريف دارند كه مي گويند امتحان الهي است. ولي در سال 56 در زلزله طبس همين آقايان نطق كردند كه عذاب خداوند است، چون مردم در مقابل ظلم وظالم سكوت كردند. به خاطر همين خداوند عذاب نازل مي فرمايند. ولي در زمان حكومت نمايندگان خدا در ايران اينها امتحان الهي است. وقاحت و پروگرى هم حدى دارد. بگذريم، مي خواهم دنباله سناريو آقايان را برايتان بگويم .
بعله، در وحله اول تمامى اين آقايان رد صلاحيت مي شوند و در نهايت ناراحتي و خشم تهديد به افشاگرى مي كنند و بعد دست به تحصن و اعتراض و هر چه شما فكر كنيد مى زنند و در نهايت با پا درميانى رهبرى و يا به هر علت ديگر شوراى نگهبان مجبور مي شود صلاحيت آقايان را تائيد كند و در آخر با يك شور بلواى خاصى اعلام مي كنند كه با پشتيبانى مردم توانستيم قسمتي از استبداد حاكم را به زانو در بياوريم و از مردم مي خواهند كه براى اينكه مستبدين به مجلس راه پيدا نكنند و حالا كه با اين همه زحمت توانستيم، نقشه آنها را نقش بر آب كنيم پس به سوى صندوق هاى رأى بشتابيم. هموطن عزيز بدانيد و آگاه باشيد كه بقاى همين آقايان به اصطلاح اصلاح طلب گره خورده به بقاى نظام جمهورى اسلامى است و اگر روزى فرا برسد كه اصلاً نظامى به عنوان جمهورى اسلامى وجود نداشته باشد ، بالطبع اصلاح طلبي هم وجود نخواهد داشت. پس هوشيار باشيم و مجدداً آلت دست اين نيرنگ بازان نشويم، من مطمئن هستم كه عمروعاص به اين فرزندان خلف خود افتخار مي كند. مردم ما به خوبى مي دانند كه اين حكومت ، حكومت نيرنگ ودسيسه است و برمردم مسلم گشته كه اينان به واقعيت ازنوادگان خلف عمروعاص هستند. ولي ديگر اين ترفندها و نيرنگها برايشان حاصلى ندارد. براستي اگر اينها فكر كردند، با اين كارها مى توانند مردم را به پاى صندوق هاى رأى بكشند در اشتباه هستند. مردم ما هوشيار تر و بيدارتر از آن است كه مجدداً گول اين نيرنگ بازان را بخورند.
خلا صه كلام اگر به راستى با مردم هستيد، انتخابات را تحريم كنيد. حتى اگر صلاحيتتان را تائيد هم كردند باز هم انتخابات را تحريم كنيد وهم صدا با مردم ايران فرياد بزنيد، رفراندم، رفراندم اين است، خواست مردم.
والا اگر فكر كرديد كه با اين بازيها كه درآورديد به جائي مي رسيد سخت در اشتباه هستيد. مي دانيد مشكل شما در كجاست، در اين 25 سال به قدرى مردم از شما فريب و نيرنگ خورده اند ، كه اين آخرين نيرنگ را قبل از اينكه شما بخوانيد مردم نوشته اند.

به اميد رهائي هر چه زودتر ايران عزيزمان از دست مستبدين و ديكتاتوران

آريا ايراندوست