در آن ايام اميد ، در آن سالي كه به دوم خردادش مي شناسيم ، اگر ملتي با فراواني آراي خود به ميدان آمد تا كهنه ويرانه ي سياست به دست معماران اصلاح طلب ، آباد گردد ، همه از باور شعار هاي عالمان بي عملي بود كه توسعه ي سياسي و قانونگرايي را مژده ميدادند ، غافل كه خوش باور ملتي بوديم كه باز به سرابي گرفتار شديم، تا بدانجا كه :
جز قلب تيره هيچ نشد حاصل
غافل در اين خيال كه اكسير ميكنند
با نزديك شدن انتخابات مجلس هفتم آنچه نقل هر محفل و مجلس است ، شركت كردن ويا حضور نيافتن مردم بر سر صندوق هاي راي است كه زماني از سوي ملت اميدوار به چشم بر هم زدني لبالب ازآرا ميگرديد ، اما امروز آنچه از شواهد و قرائن محسوس است و با توجه به عملكرد هاي دولتمردان و مجلسيان ، در سال هاي خوش باوري ملت ، مي توان حدس به بي ميلي مردم نسبت به شركت درانتخابات پيش رو زد، طرفه آنكه اين واقعيت برهيچيك از سياستمردان دو جناح فعال در خراب آباد سياست اين كهنه ديار پوشيده نيست تا بدانجا كه هر كدام از جناحين در اظهارات خود به نوعي از اين دغدغه ي مشترك دم ميزنند و سعي در دوباره به صحنه كشيدن مردم دارند تا شعله ي اجاق انتخابات همچون سال هاي پيش داغ و سوزاننده باشد و از همين رو به طرفند هايي متوسل مي شوند كه بدوراز چشم واقع بين ملت از خواب برخاسته نيست ، از جمله اعتراض اخيرگروهي از مجلسيان است كه به بهانه ي رد صلاحيتهايي كه شوراي نگهبان به عادت ديرينه انجام داده است ، به تحصن نشسته اند، حال آنكه آنچه مسبوق به سابق بوده است ، عملكرد شوراي نگهبان در رد صلاحيت كانديداها ، تازگي نداشته و به دور از ذهن هم نبوده است خاصه در اعلاميه اي كه به همين منظور از سوي شوراي نگهبان اخيرا منتشر گرديده به صراحت از سابقه ي عملكرد خود و سكوتي كه همواره همه در برابر عادت ديرينه اين نهاد ،الخصوص معترضين امروز داشته اند ، اشاره دارد و جهت ياد آوري ، انتخابات رياست جمهوري سال 1380را مثال مي زند و ميگويد :
در انتخابات رياست جمهوری سال 1380 از تعداد 824 کانديدای رياست جمهوری 814 نفر توسط شورای نگهبان رد صلاحيت شدند... در آن زمان هيچ کس از افرادی که اين روزها رد صلاحيت رامخالف حق مردم و ضد آزادی می دانند نسبت به اين اقدام شورای نگهبان کمترين اعتراضی نکرد و هيچکس هم اين اقدام را خلاف قانون اساسی نخواند و کسی را عليه اين اقدام در رد صلاحيت گسترده فراخوان نکرد."؟
حال در اين مقطع كه مسند نشينان اصلاح طلب در خانه ملت اين چنين دير به صرافت اعتراض افتادند و سينه چاك ميدهند وبه تحصن مي نشينند ، آيا اين تصور را در هر ايراني آگاه بر نمي انگيزد كه دعوا بر سر لحاف ملت است نه براي دفاع از حق ملت ؟
برو اين دام بر مرغ دگر نه
كه عنقا را بلند است آشيانه
advertisement@gooya.com |
|