advertisement@gooya.com |
|
اين جلسه مطبوعاتي که با محدوديت زماني وزير همراه شد، گوشه اي از دغدغه هاي جمهوري اسلامي را در زمينه اينترنت آشکار ساخت، هرچند او با سلب مسئوليت در اين حوزه، خبرنگاران را به مصاحبه با هيئت سه نفره بررسي سايت هاي اينترنت تشويق کرد. هيئتي که بنا به اظهارات خبرنگاران داخلي، تاکنون پاسخگو نبوده و بيشتر نگاه اطلاعاتي دارد. سردبير خبرنامه گويا نيز که در اين جلسه حضور داشت بدنبال اصرار وزير بر محدوديت ها و اينکه "بالاخره قبول داريد بعضي سايت ها بايد فيلتر شوند!" از او مي پرسد، "پس چرا اطلاعات صحيح نمي دهيد و مرتب تکذيب مي کنيد، دهها سايت فيلتر شده اند و شما مي گوييد فقط سايت هاي غير اخلاقي مسدودند. موارد و خطوط قرمزتان را اعلام کنيد تا همه تکليفشان روشن باشد"، وزير وزارت خانه تغيير نام يافته پست و تلگراف و تلفن در پاسخ گفت: "این درست است، من این را قبول دارم". به هر حال حاصل اين مصاحبه اگر رفع سانسور نباشد، شايد به همت پيگيري هاي خبرنگاران داخلي، روزنامه نگاران مسئول و فشارهاي وبلاگ نويسان و مسئولين سايت ها، به شفاف سازي و اطلاع رساني در اين زمينه بيانجامد.
مشروح گزارش
مصاحبه با معتمدي، زماني اهميت بيشتري براي خبرنگاران پيدا کرد که امکان طرح انبوه سوالات از خاتمي در جلسه مصاحبه مطبوعاتي فراهم نشد. مصاحبه مطبوعاتي که در آن به وضوح مترجم رسمي همراه رئيس جمهور در ترجمه سوالات از زبان انگليسي دست مي برد، بخش هايي را حذف مي کرد يا مفهوم آن را تغيير مي داد. اين روند حتي اعتراض وزير پست را نيز برانگيخت.
زماني که مترجم سوال وبلاگ نويس اجلاس و خبرنگار الاهرام را در مورد فيلترينگ کاملا ناديده گرفت، معتمدي به او گفت، وقتي سوال مي کنند کامل ترجمه کنيد! به هرحال اين وضعيت مصاحبه مطبوعاتي رئيس جمهوري بود که به محض خروج از کشور شعار گفتگوي تمدن ها را فرياد مي کند! تکذيب هاي مکرر در مورد فيلترينگ سايت هاي سياسي، اصرار خبرنگاران ديگر را منجر شد و نهايتا هم پاسخ هاي غلط رئيس جمهوري را بدنبال داشت. روشي که شايد از هاشمي رفسنجاني به ارث رسيده و مسئولين جمهوري اسلامي در مصاحبه هاي مطبوعاتي بکار مي بندند.
در جلسه روز جمعه که با حضور خبرنگاران ايراني در مرکز رسانه ها برگزار شد، فضاي خودماني تري حاکم بود که شايد به همين دليل، جذاب تر و روشن تر بود.
معتمدي ابتدا به اولين سوال در مورد مسئولين فيلترينگ چنين پاسخ داد: نمايندگان وزارت اطلاعات؛ وزارت ارشاد و صدا و سیما هستند که در مورد وب سایت ها تصمیم می گیرند و ما ابلاغ می کنیم. در مورد سایت هاي مستهجن ما اصلا لیستی ندادیم. اگر هم ليستي ابلاغ شده، برای کمک بوده، گفته ایم سایت های مستهجن باید بسته شوند. این به خود ICP ها واگذار شد. این که می گویند 15 هزار، 10 هزار و 100 هزار تا من نمی دانم چندتاست گفتیم خودتان ببندید. سایت های دیگر فکر می کنم 240 تا باشد. همان هایی هستند که از کمیته سه نفره آمده، اما تصور مي کنم بیشتر از 5 – 6 سایت نباشد که روي آنها بحث است، چون بقیه را همه میگویند ایراد ندارد ببنديد.
در اين زمان روزنامه نگاري اعتراض مي کند و توضيح مي دهد که تعداد سايت هاي مورد بحث بسيار بيشتر است. و نهايتا معتمدي از حاضران مي خواهد ليست سايت هاي فيلتر شده سياسي را براي او تهييه کنند!
وي افزود، بايد بدانیم بحث روی چیست؟ چند تا سايت هستند که چنين چهره سیاهی درست کرده اند که وقتی رییس جمهور هم می آیند خبرنگاران خارجی همه سوال می کنند، ما خودمان خبر داریم دردنیا چه خبر است. در تمام کشورهای اسلامی و کشورهای آسیایی حالا به غیر از کشورهای اروپایی و به اصطلاح غربی ها، همه دهها برابرما سایت ها را فیلتر می کنند. ما چهره ای درست کرده ایم برای 5 - 10 سایت (به من بیشتر از 2-3 اسم نداده اند) اين خیلی بد است ...
در ادامه بحث معتمدی از خبرنگاران پرسید شما فکر میکنید چه ضوابطی باید باشد؟
خبرنگاري مي گويد: اساسا اشکال اين است که هیچ ضابطه ای نیست. در مورد سایت های اخلاقی که کسی مشکلی ندارد.
معتمدی: سایت اگر اخلاقی نبود باید باز باشد؟ هر چه بگوید؟
خبرنگار: ببینید بحثی که مطرح بود اصلا گروههای سیاسی مطرح کردند، مثل سایت رویداد، این نشان میدهد که بحث فیلترینگ یک بحث سیاسی است.
معتمدی: ببینید یک سایت اگر سیاسی است حد و مرز دارد یا نه؟
خبرنگار: به نظر من به جز مسایل غیر اخلاقی هیچ حد و مرزی وجود ندارد.
معتمدی: اگر به مقدسات مذهبی و رهبری اهانت کنند ایرادی ندارد؟
خبرنگار: خب در اين صورت ضد اخلاقی است.
معتمدی: نه اینها از دید ما ضد اخلاقی نیست سیاسی است. یک سایت ممکن است خیلی خوب و مفید باشد ولی در لابه لای مطالبش چیزهایی است که برای جامعه ما قابل تحمل نیست. بخش عمده از جامعه براي رهبری فارغ از مسایل سیاسی قداست قایلند. من صریح میگویم اگر زمان شاه هم بود با تمام ضدیتش با روحانیت، اجازه نمی داد به روحانیت توهین شود. آیا احترام به افکار جامعه برای شما مهم است یا نه؟ من البته خودم در جریان نیستم و این مطالب را از قول من ننویسید یک جلسه با آقای یونسی و مسجد جامعی بگذاريد، آقایان هم حرف برای گفتن دارند.
در ادامه بحث معتمدي مجددا تاکيد کرد "در اين که برخي سايت ها بايد بسته شوند، کسي شکي ندارد"، که باز هم اعتراض خبرنگاران حاضر را برانگيخت. خبرنگاران معتقد بودند فقط سايت هاي ضد اخلاقي بايد مسدود شوند.
در همين حال سردبير خبرنامه گويا بحث را از مسير ديگري دنبال کرد. وي گفت: من به عنوان مسئول سایتی که مسدود شده می خواهم برعکس به این مسئله نگاه کنم . شما دقیقا بفرمایید که مثلا ما تحمل نمی کنیم که به رهبر ایران توهین شود . معیارهایتان را مشخص کنید. در این شکل تکلیف من و آن وبلاگ نویس يا کسي که سايتش مسدود شده، روشن خواهد بود نه اینکه در کنفرانس اعلام کنید که فقط سایت های غیر اخلاقی مسدود شده اند. چون بحث هایی که شما در مورد مصادیق توهین می کنید پیچیده تر از آن است که بخواهد حل شود.
اينجا بود که معتمدی اين مورد را پذيرفت و گفت: این درست است، من این را قبول دارم. ولی بحث های دیگری مطرح است. چند مورد این اواخر گفته اند که من نبسته ام. گفتند چرا نمی بندید گفتم برید وسط میدان. این روش باید اصلاح شود. ممکن است نظر شما هیچ وقت تامین نشود، انتظار هم نداشته باشید این مجموعه بتواند نظر همه را تامین کند. این باید قانون شود. ما و شورای عالی انقلاب فرهنگی هم قبول داریم که این جرم نیست. در حال حاضر ما فقط می بندیم ولی جرم محسوب نمی شود و هیچ برخوردی هم نمی توانیم بکنیم. این قانون باید یک آیین نامه داشته باشد و مسایل را واضح بگوید تا سلایق کمتر دخالت کند. افراط و تفریط هم نباید بشود.
وي افزود ما هیچ وقت نگفتیم از ما انتقاد نشود هیچ وقت رییس جمهور چنین حرفی نزده ...
گویا: ... همیشه تکذیب می کنید.
معتمدی: ما همه چيز را می پذیریم الا توهین. البته به اعتقاد من نباید سایت ها بسته شوند باید تذکر داده شود بعد یک هفته بسته شود و ...
در اين زمان يکي از خبرنگاران در مورد برخورد با سايت هايي که از خارج از کشور اداره مي شوند پرسيد. وزير ارتباطات گفت که ما به آنها دسترسی نداریم و نمی توانیم برای یک سایتی که در خارج از کشور است تعیین تکلیف بکنیم.
گویا: من الان در خارج از کشور هستم . اعتراض می کنم که چرا سایت مرا بسته اید شما هم راهی نگذاشته اید که به چه کسی باید در این مورد مراجعه کرد.
معتمدی: ببینید برای خارج از کشور ما نمی توانیم حکم کنیم سایت آنها در خارج باز است و همه می بینند.
گویا: بحث حکم نیست. بحث اعتراض است. ما معترضيم چرا سایت مسدود شده است.
معتمدی: می توانند نامه به ما بنویسند. اعلام هم کرده ایم. ما هم به کمیته سه نفره می دهیم. این راه حل خوبی است که بدانند برای چه بسته شده اند. من حق را به شما می دهم باید در این مورد گفت و گوی بيشتری کنیم ضوابط باید روشن شود و نواقص را برطرف کنيم.
مسئول خبرنامه گويا با شنيدن اين سخن، نامه اي را مبني بر درخواست اعلام دلايل مسدود شدن اين سايت به وزير تحويل داد.
معتمدی در جمع بندی نهایی گفت که من معتقدم هدفمان باید رسیدن به رقم 20 میلیونی کاربران ایرانی باشد و در این راه افراط و تفریط را کنار بگذاریم و کمی از خواسته هایمان کم کنیم. ما با ضوابط آمریکا و اروپا کار نمي کنیم، ما ضوابط خودمان را داریم.
از فحواي کلام وزير ارتباطات و فن آوري بيشترين حساسيت هاي اين مجموعه را مي توان در مواردي مانند توهين به رهبران جمهوري اسلامي يا شخصيت هاي مذهبي و باورهاي ديني خلاصه کرد. اما اينکه تعريف اين مجموعه از توهين چگونه و با چه معياري صورت مي گيرد، نکته اي است نامعلوم و گنگ و طبيعتا راه را براي برخورد با کوچکترين نقد و نظري باز مي گذارد. اتفاقي که در ديگر عرصه ها نيز سالهاست تکرار مي شود.
در مجموع آنچه در اين گفتگو گذشت هرچند سخن تازه و ناگفته اي در بر نداشت اما شايد به پاسخگوکردن مسئولان سانسور در اينترنت بيانجامد و به اين ترتيب امکان اعتراض شاکي و قضاوت افکار عمومي را بيشتر فراهم نمايد. چيزي که به لطف همت و تلاش و پافشاري روزنامه نگاران کشور، وبلاگ نويساني چون حسين درخشان و خبرنگاراني چون ديويد استيون، احمد ردا و کارا سويفت و آرون اسکوليون ميسر مي شود.
در همين زمينه:
وبلاگ انگليسي و وبلاگ عربي اجلاس جهاني جامعه اطلاعاتي. وبلاگ ماهنامه کامپيوتر و ارتباطات و وبلاگ سايت آي تي ايران.
وبلاگنويسی زنده روی مصاحبهی خاتمی
Blogging live from the press confrenece of Khatami in Geneva--by watching the live webcast of course, I'm still in Toronto.
Editor: Myself (Persian)
December 14, 2003 12:44 AM
اجلاس ژنو، شفافيت در اوج
World Summit on Information Society on Geneva was the first transparent event for Iranian people to see what their country's delegate do and how they do it. We achieved a lot as anti-censorship activists, but we still have to push the Government and th...
Editor: Myself (Persian)
December 14, 2003 12:46 AM
فيلترينگ و تبعات
"...نمايندگان وزارت اطلاعات؛ وزارت ارشاد و صدا و سيما هستند که در مورد وب سايت ها تصميم می گيرند " [+] اين پيگيري فرشاد و ايضا شهرام شريف خيلي ق...
HamedYou
December 14, 2003 09:56 AM
فیلتێرپسێن
فێلتێر پسێنێكی نوێ
3 Ashan
December 17, 2003 07:29 PM
دروغ گفتن علنی آقایان مسئولین جمهوری اسلامی واقعا" جالب و خجالت آور است. هم خاتمی و هم معتمدی دروغ میگویند و شرم هم نمیکنند. میگویند تنها سایتهای غیر اخلاقی مسدود شده اما تعداد زیادی از سایتهای دانشجویی و حتی سایت میانه رو منصفی مانند گویانیوز را نیز مسدود میکنند. خجالت بکشید آقایان. بدانید که جوابتان را در انتخابات اسفند تا حدی که بتوانیم خواهیم داد.
پانویس: آنهایی در نهاد ریاست جمهوری که هنوز نماز میخوانند نمازهایی را که به امامت خاتمی خوانده اند باید حتما دوباره بخوانند زیرا این فرد دروغگو و مصر در انجام گناه کبیره و در نتیجه از عدالت خارج است.
باسلام
آقای سردبیر محترم گویا. مرقوم فرموده بودید تا بلکه دراثر فشار خبرنگاران، آقایان دست از سانسور بکشند.
از جوابهای آقای وزیر روشنتر میشود فهمید که مملکت کاملا بی صاحب است و آقایان مثل برگ خزان در روی آبند. برای برقراری استبداد و به قدرت رسیدن مجبور بودندازعده ای بی هنر و بی اصول به عنوان "حزب الهی" استفاده کنند که کردند و موفق هم شدند. بی سوادهاشان با چماق و آدمکشی عمل کردند، آنهائی هم که مدرکی داشتند به وزارت و صدارت رسیدند. اکنون مملکت نه به دست رهبراست نه به دست تشخیص مصلحت و...( یادآوری میکنم که در جریان عقب نشینی ایران در رابطه بافعالیتهای هسته ای حتی بر ضد "رهبر" راهپیمائی شد). خطوط توسط همان نیروئی که اینها را به مقامهارسانده است که تنها حامیانشان هم هست "اداره" میشود. آنهاهم نه منطق سرشان میشود(نبایدهم بشود، زیرا اگر بشود دیگر نیستند)و نه انسانیت و حقوق بشر و... خلاصی از این وضع یک راه بیشتر ندارد وآن جنبش عمومی با پرهیزکامل از خشونت است وبس. حالا ملت عزیز خوددانید.
و چه نزديک و خويشاوند است صورت با ريش و سر بی عمامه اين امام حسين تکريتی که در سوراخ موشی او را گرفته اند. هيهات من الذله می گفت آن امام بزرگ. و اشباح در راهند به سيد علی بگوييد تا وقت هست غنيمتش شمارد. فردا بسيار دور و دير خواهد بود. اگر چه می دانم که او ولی امر مسلمين جهان است و فارغ از پند من بی سر و پا. ولی شما با خيال هم که شده عمامه ای به سر حسين تکريتی بگذاريد دو چندان سيد علی، خمينی خواهد شد. روزگار بکام! شباهنگ
جمشيد از تهران
دوباره مزاحم شدم تا به اطلاع برسانم که برادر صدام حسين دستگير شد. هاشمی رفسنجانی، سيد علی خامنه ای، هاشمی شاهرودی، و اصحاب و مَرَده حکومت اسلامی بايد بسيار عصبی، مضطرب، نگران و وحشتزده باشند و در اينجا بايد حق را به آقايان داد. و البته اين دستگيری بر عکس برای نيروهای مسلح ايران و مردم ايران و عراق يک پيروزی شادی آفرين است که آنرا بايد مبارک باد گفت. جمشيد
آقای احمد معتمدی گفته اند:«... من صريح می گويم اگر زمان شاه هم بود با تمام ضديتش با روحانيت، اجازه نمی داد به روحانت توهين شود. آيا احترام به افکار جامعه برای شما مهم است يا نه؟...» البته ايشان در بخش اول سخنشان اشتباه می کنند شاه هيچ ضديتی با ريش و پشم و عمامه نداشت ، ولی بخش دوم را راست ميگويند يعنی نه تنها در دوره شاه بلکه در هيچ دوره از تاريخ ايران چنين توهين خودجوش و مردميی در جامعه ايران نثار روحانيت نشده و نخواهد شد. امروز روحانيت در ايران ار ترس توهين و بدتر از آن يک زندگی مخفی دارد. يک رندگی ضد گلوله. واين را هيچ کسی باعث و بانيش نيست مگر خود روحانيت.ولی اينکه آقای وزير که از حزب الهی های مقيم و به قول يکی از کامنت نويسها از چماقداران پاريس بوده حالا برای رهبری معصوميت و تقدس قائل است به مردم ربطی ندارد. اگر اينها راست ميگويند که مردم برايشان تقدس قائلند پس چرا اينقدر ميترسند و تن به يک رفراندم جمهوری اسلامی** آری* يا * نه * نمی دهند تا ثابت شود که ديريست که آن جنبه قداست که حتی از پيشوايان رهبری هم برداشته شده چه برسد به خود رهبر خود خوانده که خودش هم می داند واقعا اين اسم و رسم چقدر بی مسماست. اين چند نفر دور بر رهبری هم خودشان بيشتر از هر کسی ميدانند که در انبان چيست. آنها بيش از هر کسی می دانند که خانه از بنياد ويران است. ولی اينکه اينبار مردم گول خاتمی و معتمدی و اصلاحطلبان و تماميت هيئت حاکم را بخورند بسيار بعيد و غير ممکن بنظر می رسد.باتشکر از سايت گويا. فرمند
این متن را چند بار عوض میکنید؟ چند اسم که قبلا در آن بود حذف شده است.
هموطنان
چنانکه می دانيم سالهاست که آقای خاتمی سر ما را شيره می مالد و گرم می کند. او که خود آلت دست رهبر انقلاب است ، به نوبه خودش اياديی در ايرا و خارج از کشور دارد. اينان گاهی مزدورانه و گاهی بی مزد و اجرت (چون خودمن که سالها تحميق گفتار ايشان شده بودم)برای او سر و دست می شکنند. آنها گاهی چون آقايان مختلفی، که اگر نام بياورم شايد کامنت های گويا دوباره برای مدتی لغو شود، مردم را به رای دادن و در واقع دوباره گول خوردن دعوت می کنند. اين آقای خاتمی امروز در ژنو نشان داد بمراتب از علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی دروغگوتر و مردم فريبتر است. دستکم هاشمی رفسنجانی را همه شياد و روباه صفت می دانند. همه می دانند که جرو ده بيست مرد ثروتمند جهان است، همه می دانند که او و رهبری باعث و بانی مرگ هزاران جوان ايرانی در جنگ ودر زندانهای رژيم هستند. همه می دانند که همه زندانيان سياسی، مطبوعاتی، قتلهای سياسی مذهبی کاظم سامی، پروانه و داريوش فروهر، محمد مختاری، محمد جعفرپوينده، مجيد شريف؛ احمد تفضلی، علايی، و... همه مقتولين زندانها در سال 1367 ، قتل زهرا کاظمی، برنامه مرگ تدريجی ناصر زرافشان، اکبر گنجی، احمد باطبی ، عباس عبدی و رضاعليجانی، هاشم آغاجری و...کار رهبر علی خامنه ای و اکبر هاشمی رفسنجانی ست. ولی ايداد و بيداد که خاتمی به عنوان تک خال رژيم از همه بدتر از آب در آمده. گويا اين اندوخته رژيم بوده برای روز مبادا! تا او را به عنوان آخرين اسلحه بکار برد. و شايد بيخود نباشد که نام او خاتمی ست. خوشبختانه مردم دست او را نيز خوانده اند. من مطمئنم که آقايانی که کامنت نوشته اند خوب می دانند که کسی ديکر رای نخواهد داد، ولی خوب است به مردم هشدارهای لازم داده شود. اميدوار برای ِک رفراندوم برای حکومت دينی يا غير دينی.
مجيد اصفهانی
من ار طريق راديو فردا مزخرفات آقای خاتمی را گوش کردم. اين آقا انگاری ديوانه شده ما را با کشورهای منقه مقايسه می کنه کسی نيست ببخشيد هست که به اين آقا بگه آقای آخوند ، آقای آخوندی که ما باز هم خر شديم و فکر کرديم تو انصاف داری و مردی و روشنفکری و ندانستيم که تنها يک کيفيت داری، وآنهم آخوندی ؛ آخر آقای آخوند ما را چرا با کشورهای منطقه می سنجی؟ آخر اگر ما چيز ديگری غير برادران تو در منطقه بخواهند گناه است، آخر تودن هفت هزار ساله ما کجا و تمدن هفت هزار ساله آنها کجا؟ نمی خواهم نژاد پرستی کنم، ولی حتما آنها هم به تو دهنی می زنند که ما را با آنها مقايسه می کنی. ما ايرانييم و حکومت امام زمان و حکومت پيغمبر عرب نمی خواهيم اگر هم روزط خواستيم حالا نمی خواهيم چرا زور ميکنی ؟ چرا زور ميگی؟ خودت که آخوند و ملا هستی حتما ميدونی که اگر زوری باشد ما ملت زورمان بیشتر از توست خصوصا امروز بيا و از خر شيطان پياده شو و گرنه پياده ات خواهيم کرد. نگذار و نگذاريد که ما از گفتن و خواستن خسته شويم آنگاه است که همه درختان و تيرهای چراغ برق ميوه خواهند داد. تا دير نشده به خط مردم بياييد. آقای خاتمی شما نشان داديد که حتی حيله گر تر از رفسنجانی هستيد ولی چراغتان پر نورتر است و البته گزيده تر کالا خواهيد برد. در خاتمه من هم موافقم که بايد به همه گفت خانمها، آقايان ، جوانان، پيرها رای ندهيد، رای شما را اينها رای بخود خواهند حساب کرد. و ما همچنان در قرن بيست و يکم يک حکومت قرون وسطايی خواهیم داشت. ممنون . م.ش
خوانندگان محترم
نظرخواهي مطالب حذف نشده است، از نويسندگان خواسته شده که خود تصميم بگيرند و تمايلشان را براي قرار دادن امکان نظر سنجي بگويند. توضيح مفصل علت اين تصميم را بزودي اعلام مي کنيم.
سپاس از توجه شما
سردبير خبرنامه گويا
آقای جمشيد ارزنده
تنها شما نيستيد که از اين آقايان خسته و درمانده ايد. مادر هشتاد ساله من نيز هم از اسلامش دست کشيده هم ار اين اوليايش . شما در زير نويس اين مقاله وعده داديد که که فايده بقدرت رسيدن اسلام ناب محمدی را بگوئيد ولی خلف وعده کرديد. من بجای شما آنرا بيان می کنم البته با اجازه شما چون درد دل شما درد دل من هم بود و برای مادرم :ه آنرا خواندم به گريه افتاد و گفت خودمان کرديم که لعنت بر خودمان باد! او به من گفت تا بنويسم که الهی که اين بار دور و بر صندوقهای رای پرنده هم پر نزند. ولی برگردم به فايده آن و آن اينکه شايد ما به هزار سال و قت احتياج داشتيم تا نقاب از چهره روحانی نمای اين آخوندها برداريم ولی خودشان اين کار را در فاصله بيست و پنج سال بر داشتند! شما آقای جمشيد تصور بفرماييد، بيست و پنج سال کجا و هزار سال کجا. پس ما اگر بیست و پنج سال را باخته ايم اينهمه را بدست آورده ايم. من هم مثل شما اميدوارم که نه تنها غير از مزدوران رژيم کسی رای ندهد بلکه آن مزدورانی که کلا خود فروخته و بقول شما سر سپرده آقا نيستند دست از پشتيبانی از اين رژيم فاسد و مفسد و فاسد پرور بردارند و به او پشت کنند و به مردم بپيوندند. که حتمی مردم آنها را خواهند بخشيد. در خاتمه من هم به نوبه خود و همچون آن ايرانی عژيز از سايت محترم گويا ممنونم که به حرف آن آقای محترمی که خيلی هم خوب می نويسد يعنی آقای نما راشدان که در ايران خيلی هم طرفدار دارد گوش نداد و دوباره کمنت ها را گذاشت. بايد بارها از گويا تشکر کرد و کسانی که می توانند به او کمک کنند. که سایتی همانند او بسيار کم وشايد ناياب است. در خاتمه من هم از همه ايرانيان تقاضا دارم که اين انتخابات را بطور صد در صد تحريم کنند. تا اين حضرات مجبور شوند به يک انتخابات ساختارشکن راضی شوند. هر کس بايد ديگران را نيز از خطر رای دادن به اين آقايان برحذر دارد. اينکه بگوييم من رای نمی دهم کافی نيست هر کس را می بينيد به او از خسارت های رای دادن گوشزد کنيد، تلفن کنيد، پيغام بدهيد، نامه بنويسيد، شما که در خارجيد برای ما ساکنين ايران برنامه و نوشته های سايتهای مختلف را ميل کنيد، اگر در ايران هستيد و مطلبی را بدست می اورد آنرا چاپ کنيد، اگر در دانشگاهيد فتوکپی کنيد، به ديوار بزنيد، شبکه خبر رسانی تشکيل دهيد. نترسيد اين آنها هستند که مترسند و بايد هم بترسند. آنها اگر نمی ترسيدند که اينهمه فاجعه نمی آفريدند. شما اگر يک تکان کوچک بخورد يک بسيج مردمی ايجاد کنيد اينها در هم خواهند ريخت ما که از نزديک با اين آقايان در ارتباط هستيم می دانيم که اينها همه به يک با د بندند. اگر تکان خورديد و منسجم شديد اینها فرو خواهند ريخت و شما پشيمان خواهيد شد که چزا رودتر متحد و منسجم نشده ايد. من که درون اينها هستم می دانم چقدر پوسيده اند. با اينهمه هرگز شما خشونت را آغاز نکنيد. گانی را بخاطر آوريد. ممنون
محمد رضا از تهران
مسئولان محترم یت گویا.اقدام وقت شما در بستن کامنت ها به هر دلیلی که بود دهن کجی به شعار سر لوحه "ویا بود.امروز که باز شدن مجدد آن را به چشم دیدم با سپاسگزاری از این اقدام شما مایلم تذکر بدهم که"لطفا تکرار نشود".با تشکر مجدد.
جمشيد ارزنده از تهران هستم
باسلام خدمت همه هم ميهنان عزيز. عرضم بيشتر از هر کس ديگر ختاب به کسانی ست که وابستگی و سر سپردگی به کسی جز ايران ندارند و تا کنون به هر دليل متوقغ و اميدوار بودند که تحولی از طريق حکومت اسلامی در ايران صورت گيرد. البته اين تحول صورت گرفته است. در آينده اين نوشته توضيح خواهم داد. ولی خطاب به کسانيکه تا کنون به راستی و درستی و انسانيت و اميد به تصحِح به اين آقايان رای دادند با اميد اينکه وضع بهتر شود، بايد بگويم که شما و حتی خود من، با رای دادن بهر کس در اين حکومت و حتی شرکت در انتخابات، هشت سال به جنگ رای داديم، بيست و پنج سال است که به غارت کشور و مردم خود رای می دهيم، بيست و پنج سال است که به زندانی شدن هموطنانمان و خودمان رای داه ايم، بيست و پنج سال است که به تجاوز جنسی دختر بچه های کشورمان پيش از اعدام رای داده ايم، بیست و پنج سال است که به کشتار زندانيان سياسی رای می دهيم، بيست و پنج سال است که به فحشای هر چه بیشتر کشورمان رای داده ايم، بيست و پنج سال است که برای ترويج هر چه بيشتر دروغ و تقيه و ريا و تزوير رای می دهيم، و حتی اگر اسلامی هم هستيم بيست و پنج سال است که با رای به حکومت اسلامی، اسلام خشن و رشت را خشن تر و زشت تر و کريه تر از آنچه بوده نمايان کرده ايم، شما را بخدا انسانيت، شرف درستی ، مردم دوستی، انصاف ، ميهن دوستی، اعتماد، امنيت، راستی، عفت، پرهيزکاری، و هر چه را شما خوبی و نيکی و درستی می دانيد را در امروز و تحت حکومت نايبان پيامبر اسلام و امام زمان را با زمان به قول آقايان طاغوت مقايسه کنيد و بر خود بلرزيد! شما را بخدا اهل هر فرقه ای هستيد جواب مرا بدهيد که از غم اين مردم و اين فرهنگ و اين کشور در آتش می سوزم. اگر خواهان اين هستيد که همچنان درستکاران اين کشور در زندان باشند، اگر خواهان آنيد که فتل های زنجيره ای با ادامه داشته باشد، اگر راضی هستيد ترياک و هرئين و مرفين در کشورتان ارزانتر از نان و آب و گوشت باشد، اگر خواهان آنيد که دخترکانتان در کشور های خليج فارس به رسم اسلام محمدی توسط شيوخ عرب ازاله بکارت شوند، اگر خواهان آنيد که کوس رسوايی ترور و وحشت ايرا اسلامی بیش از پيش در جهان بصدا در آيد، آری اگر خواهان اينهمه ايد باز هم به اين حکومت الله به اين حکومت آيت الله به اين حکومت خون و قيام، به اين حکومت اسلامی دوباره رای بدهيد. ولی اگر خواهان هر کيفيتی هستيد شما را بخدا ديگر بار در دام اين حکومت شيطان صفت مردم فريب نيفتيد. شما را بخدا اگر با من موافقيد مردم را تشويق کنيد تا خواهان يک رفراندوم تمام عيار شوند، شما را بخدا دوباره گول آخوند ديگری را نخورِد گول حتی منتظزی و کديور را نخوريد آینان سوپاپ های اطمينان رزيمند> گول خاتمی کم است؟ بايد گولها و گولهای ديگری بخوريم تا بخود آييم؟؟ پاسخ مرا بدهيد. تمامی کسانی که برای اين رژيم کار می کنند سرسپرده اين رژيمند. سايت ارزشمند گويا از احمد معتمدی گلايه کرده است. احمد معتمدی که نام اصلی او احمد تجاوز است خودش چند سال پيش در دانشگاه پلی تکنيک اعتراف کرده است که سالهای سال در پاريس و در مرکز اسلامی چماقدار و بزن بهادر بوده است. چنانکه دوست ديگر او در دانشگاه ما در تهران می گفت آنها در فرانسه مامور امر به معروف و نهی ار منکر بوده اند... اگر شما خواننده اين آقايان را می شناسيد اينان را افشاء کنيد. آقايان خانمها شما را بخدا يکبار ديگر گول اين حضرات را نخوريد. مردم را آگاه کنيد!!
جمشيد
خبر نگار محترم گويا در مصاحبه حضور داشته اند . اگر کسی از ايشان بپرسد . پاسخ های آقايان را چگونه يافتی ....
جز اينکه سری به تاسف تکان دهد . چيری برای گفتن يا استدلال نخواهد داشت . می دانيد چرا ؟
همه ما مدعيان آزادی و حقوق انسانها به گونه بسيار ملموسی شبيه يکديگريم . سايت خبری گويا ضمن تغيراتی در شکل ارايه خبر ها ابتکار جالبی به خرج داد و آنهم گذاشتن نظر خواهی در مورد مقالات سياسی و اجتماعی بود . با اينکه متاسفانه برخی از خوانندگان نتوانستند اين حريم را آنطور که بايد پاس بدارند . در مجموع استقبال از اين نظر خواهی ها بسيار چشم گير می نمود .
وقتی جناب آقای راشدان ( شايد به دليل حمله های زيادی که به ايشان می شد ) پيشنهاد دادند که نظز خواهی را حذف کنيد . ديديم که يکباره نظر خواهی .... فراموش شد .
البته هيچ ترديدی نمی توان داشت که يک سردبير مسيول و صاحب انديشه در حوزه مسيوليتهای خود دارای اختِارات کاملی است و بايد جوانب مختلف را بسنجد . اما مهم تر از آن دکترين . اساسنامه . يا سياستهای از پيش تعين شده ايست که مديران يک سايت بايد دز آن مسير حرکت کنند . نه اينکه با هر بادی به طرفی خم شوند .
دزست مثل جواب هايی است که آقای وزير يا آقای رييس جمخور می زنند . در دلشان چيزی و بر زبانشان . چيز ديگری حاری می گردد .
در اصل ما همه سر و ته ِک کرباسيم ؟ جمله سر گرم فروشيم خريدار کجاست ؟
با سلام به گردنندگان گویا
تهجب من از این است که یک مامور اطلاعات بعنوان خبرنگار از تبریز (پیمان پاکمهر) اخبار ضد حقیقت خود را موفق به نشر میشود.
وقت آن رسیده کمی مواظب این مامور باشید.
امیر
aghaye khatami dorough goft va ma fahmidim ke seyed al nabi ham mitavanad dorough begouyad.rahbar mamlekat dorough migouyad,raeis jomhour dorough migouyad,vazir dorough migouyad,aslan darjomhouri eslami harf rast maliat,jarimeh va zendan darad.
آخه چه نظری بنویسیم! مگر نظر ملت هم قبول است!؟ نظر، نظر فرستادگا خداست!! است و بس.
آقای خاتمی که بنا بود گفتگوی تمدنها!! را برای جهانیان به ارمغان بیاورد. امروز قادر نیست حتی گفتگوی بین خودیها!! و غیرخودیهای!! داخل محدوده تنگ ولایت فقیه را هم عملی کند. به این میگویند خالی بندی.
مردم سالاری دینی هم که میگوید از همین نوع است، فریبی بیش نیست.
اینها باید بروند و راهکارش هم چیزی نیست بجز تحریم کامل انتخابات، تا بوسیلهی آن بتوان به جهانیان نشان داد که ای مردم گیتی ما مردم سالاری دینی نمیخواهیم، ما حتی دینشان را هم نمیخواهیم چه رسد به مردمسالاری دینیشان را.
پرونده نظام مافیایی در دروغ گویی آشکار و بی پروا به افکار عمومی ایران و جهان انچنان انباشته و حجیم است که در هیچ نظام سلطه دیگری سابقه نداشته است.دریدگی و وقاحت آنها را با هیچ پرده ای نمی توان استتار کرد.در سابقه این رزیم در خفه کردن آزادیهای فردی و اجتماعی با بکار گیری خشن ترین و غیرانسانی ترین شیوه های ممکن نیز هر چه گفته و نوشته شود قطره ای از دریاست و حاصلش عجز زبان و قلم از به تصویر کشیدن ظلماتی است که گسترده گیش در جهان حاضر بی نظیرو یگانه است.رزیم که سالهاست ذهن ها را میدرد قلبها را دشنه آجین می کند.معتمدی نیز چون اسلافش فرزند خلف این قبیله است که با وجود اینکه می داند که جهانی به حقیقت آشکار واقف است دروغ می گوید .او در هنگامه نمایش مسخره"استیضاح"در مورد شنود سیاسی آشکارا دروغ گفت وباز در مورد فیلترینگ سایتهای خبری و سیاسی نیز بی هیچ پروا و شرمی اعلام کرد که فقط سایتهای غیر اخلاقی و پورنو فیلتر می شوند.شاید هم همسان دانستن سایتهای خبری و سیاسی با سایتهای غیر اخلاقی با تفکرات حاکم بر کارگزاران نظام مافیایی همساز باشدو به زعم آنها هر آنچه به پرده دری از چهره کریه رزیم دست یازد در زمره "پورنو گرافی سیاسی" محسوب گردد.تکرار این دروغ های آشکار از زبان"سید خندان" مزه دیگری داشت.آقای"گفتگوی تمدنها"و "برداشتن دیوار بی اعتمادی" که در این گونه موارد سعی می کرد با سکوت"مظلومانه" خویش جایی برای توهم و تفسیر خیال پردازانه جمعی از پس مانده های عقب مانده و خوش خیال باقی گذارد اینبار با تمام وقاحت آخوندی خود به تکرار گفته های معتمدی پرداخت.دروغ گویی سید"مدنی"در مقابل رسانه های جامعه مدنی در حالیکه فقط در ایران بیش از 3 میلیون کاربر اینتر نتی به ابعاد و عمق سانسور خبری رزیم آگاهی کامل دارند بس پر معنی و سرگرم کننده است............