جمعيت ورشكسته اي بنام اتحاديه عرب
روزنامه جمهوري اسلامي در تاريخ 15 آذر 1382 مينويسد :
” ايده اوليه عضويت ايران در اتحاديه عرب براي نخستين بار در حاشيه ديدار فوتبال ميان تيم ديپلماتهاي خارجي مقيم تهران و تيم كارمندان وزارت خارجه در ورزشگاه انقلاب مطرح شد “
اين روزنامه با طنز ادامه ميدهد مسئولان وزارت خارجه در عوض انداختن توپ به زمين حريفان خارجي توپ را به زمين خودمان شوت ميكنند !
اندك تاملي در رويدادهاي معاصرايران ما را به اين نتيجه ميرساند كه ايده عضويت كشورمان در اتحاديه عرب اولين «گاف» وزارت جليله خارجه نبوده است ،براي مثال حمايت يكجانبه از ديكتاتور پيشين روماني چند روز پيش از سقوط وي و شكست تحقير آميز سياست خارجي در افغانستان و درياي خزرتنها نمونه هايي از «گافهاي» اين وزارت جليله ميباشند. مسئله عضويت و يا عدم عضويت ايران در اتحاديه عرب مطابق معمول با پنهانكاري و رعايت اصل « مردم نامحرم هستند » امروزه به يكي از چالشهاي اصلي نظام جمهوري اسلامي مبدل شده است ، مطابق با اصل 77 قانون اساسي جمهوري اسلامي، هرگونه عهدنامه، مقاوله، قرارداد و موافقتنامههاي بينالمللي بر عهده مجلس شوراي اسلامي گذاشته شده و طبق اصل 125 قانون اساسي، پس از تصويب مجلس شوراي اسلامي، امضاي آن [عهدنامهها، مقاولهها، قراردادها، موافقتنامههاي...] صرفا بر عهده رييسجمهور يا نماينده قانوني آن گذاشته شده است. حال چگونه است كه عضويت ايران در اتحاديه عرب( آنهم به عنوان عضو ناظر و فاقد حق راي ) از چنان اهميتي برخوردار شده كه بدون اطلاع مجلس و افكار عمومي و با پيروي از شعار قديمي «بشتابيد كه غفلت موجب پشيمانيست » حميد رضا آصفي سخنگوي وزارت امور خارجه از انتظار ايران براي دريافت پاسخ از سوي اتحاديه عرب خبرميدهد؟
نگارنده اين سطور بر اين باور است كه مسئله عضويت و يا عدم عضويت در پيمانها و اتحاديه هاي بين امللي ميبايست از منظر «منافع ملي » مورد كنكاش قرار گيرد ، آيا پيوستن به اتحاديه عرب گامي در جهت استقرار دمكراسي و مردم سالاري در ايران و حفظ منافع ملي ميهن ماست ؟ اگر چنين است بايد با تمام قوا از پيوستن به اتحاديه عرب حمايت كرد و اگر نيست براي بررسي عملكرد اتحاديه عرب بايد داده هاي موجود را بدون حب و بغض مورد تجزيه و تحليل قرار داد ، داده هاي موجود به ما ميگويند :
اول ) ايده تشكيل اتحاديه عرب براي نخستين بار توسط نمايندگان كشورهاي عربي در سال 1944 ميلادي در شهر اسكندريه مصر مطرح گرديد و هدف از تشكيل اين اتحاديه همكاري و همياري كليه ملل عرب «مستقل» و گردآمدن آنها زير لواي اشتراكات قومي و نژادي ذكر شد ، در حال حاضر كشورهاي زير عضو اتحاديه عرب مي باشند :
«الجزاير ، بحرين ، كومور ، جيبوتي ، مصر ، عراق ، اردن ، كويت ، لبنان ، ليبي ، موريتاني ، مراكش ،عمان ، فلسطين ، قطر ، عربستان سعودي ، سومالي ، سودان ، سوريه ، تونس ، امارات متحده عربي و يمن » .
دوم) اكثر قريب به اتفاق كشورهاي عضو اتحاديه عرب داراي نظامهاي خودكامه ، ارتجاعي و وابسته به امپرياليزم ميباشند.
سوم) كشور ليبي درصدد خروج از اتحاديه عرب بوده و كشور سودان پس از حل و فصل مشكلات جنوب اين كشور در آينده نزديك ديگر ماهيت عربي نخواهد داشت ، از سوي ديگر پس از آرام شدن اوضاع عراق و شركت اقوام كرد ، تركمن و آشوري در حكومت آينده عراق ، اين كشور ديگر يك كشور صددرصد عربي نخواهد بود.
چهارم) اتحاديه عرب در جريان جنگ هشت ساله بدون پرده پوشي از دولت عربي عراق حمايت كرد.
پنجم ) در قضيه فلسطين اتحاديه عرب هيچگاه ابتكار عمل را در دست نداشته وهيچ اقدام عملي براي اسكان فلسطينيان آواره و تشكيل دولت مستقل فلسطين انجام نداده و به لفاظي و جنگ زرگري اكتفا كرده است. از سوي ديگر كشورهاي عربي در ظاهر به اسرائيل فحش داده و در باطن با اين كشور همكاري اقتصادي ، اطلاعاتي دارند ، حتي كشوري مانند سوريه كه خود را در خط مقدم جبهه نبرد با اسرائيل ميداند در جريان اشغال لبنان توسط ارتش تجاوزگر اسرائيل يك گلوله به طرف صهيونيستها شليك نكرد ( ارتش سوريه مدتها قبل از تهاجم اسرائيل در خاك لبنان مستقر بود و خود را از درگيري با ارتش اسرائيل كنار كشيد و اين حقيقتي است كه باعث خشم بعضي ها ميشود !)
ششم)در مورد ادعاي امارات متحده عربي و مالكيت جزاير ايراني خليج فارس اتحاديه عرب همواره مدافع و محرك دولت امارات بوده است.
از آنچه كه به صورت خلاصه در بالا آمد ميتوان نتيجه گرفت اتحاديه عرب اين باشگاه مرتجعين نه تنها توانايي حفظ انسجام دروني خود را ندارد بلكه ميان خود اعضاي آن هم كشمكش و درگيري جدي وجود دارد ، براي مثال ميتوان به اختلافات مرزي عربستان و يمن و يا بحرين و قطر اشاره كرد(1).
عضويت در اتحاديه اي كه در درون خود فاقد انسجام بوده و از كمترين وزن در معادلات بين المللي برخوردار است چه سودي براي ميهن ما دارد؟ در حالي كه بيكاري ،فقر، فساد ، فحشاء ، دزدي ، اعتياد به موادمخدر ، بي انگيزگي ، درصد بالاي خودكشي در ايران بيداد ميكند عضو ناظر بودن در اين باشگاه چه دستاوردي براي مردم تحت ستم ايران به ارمغان خواهد آورد؟ در حال حاضر كشور كويت ادعاي مالكيت حوزه گازي «آرش» در خليج فارس را دارد آيا اتحاديه عرب ميتواند بر عليه كويت و بر له ايران موضع گيري كند؟
موضع گيري ملي گرايان افراطي ترك و عرب بر عليه ايران و هر آنچه نشاني از ايران و ايراني داشته باشد چيزي نيست كه ساخته و پرداخته ذهن صاحب اين قلم باشد ،با نگاهي گذرا به اين اظهارنظرهاي افراطي بسادگي ميتوان دريافت كه به عقيده پان عربيستها و پان تركيستها كشوري بنام ايران هيچگاه وجود نداشته و در آينده هم نبايد وجود داشته باشد پس
بهتر است از عضويت جمهوري اسلامي در اتحاديه عرب دفاع كرد تا ايران به مرور هويت مستقل خود را از دست داده وهويت ايراني در كوران حوادث و دگرگوني هاي آينده «تبخير» شود ، وجود يك ايران آزاد و مستقل كه در آن كليه مليتها با برابري كامل و بهره مندي از مواهب جامعه مدني در كنار يكديگر و دوشادوش هم بصورت مسالمت آميز زندگي كنند كابوس امپرياليستها و مرتجعين بوده است ، ترفند قديمي « تفرقه بيانداز حكومت كن » هنوز هم مورد استفاده محافل امپرياليستي و سرمايه داري قرار ميگيرد ، اينان از سويي ادعاي «جهاني سازي » و تبديل كره زمين به دهكده جهاني را مطرح ميكنند و از سوي ديگر با حمايت از چهره هاي منحط ملي گراي افراطي ( پان تركيست و پان عربيست ) سعي در پاره پا ره كردن و تجزيه ميهن ما را دارند ، شوربختانه عضويت در اتحاديه عرب مرحله نخستين فروپاشي كشورماست و به عنوان عضو ناظر بودن در اين باشگاه ختم نميشود ، مرحله بعدي نفي و انكار هويت مستقل ايرانيست همانگونه كه محمد صادق الحسيني مشاور علي لاريجاني در يكي از نشريات عربي گفت ايرانيان در طول تاريخ قبل از اسلام قومي وحشي و بي تمدن و فاقد ارزشهاي انساني بوده اند و زبان امروزي اينان هم ملغمه اي از عربي و تركي و مغوليست كه قادر به پاسخگويي به نيازهاي علمي و فرهنگي نميباشد ! اين قبيل اظهار نظرها داراي پيشينه طولاني ميباشند ، همانگونه كه در آغاز اين سده خورشيدي شاهد بوديم پس از پيدايش فرهنگستان زبان فارسي تعدادي از اين مرتجعين به واژه سازي فرهنگستان و پيرايش زبان فارسي از واژه هاي بيگانه ايراد ميگرفتند(2) كه چرا بجاي «اخباريوميه» از واژه روزنامه استفاده ميشود و يا چرا به «طياره» هواپيما گفته ميشود ، اينها نه درد دين داشتند و نه نگران زبان عربي بودند بلكه ميخواستند فرهنگ ايران را تحقير و منكوب كنند شادروان صادق هدايت در پاسخ به يكي از اينان ( سيد حسن تقي زاده ) در سال 1327 با طعنه و طنز مينويسد :
« بهتر است به جاي زبان الكن و قاصر فارسي زبان جامع و كامل عربي را رواج دهيد تا زمينه الحاق ايران به اتحاديه عرب زودتر فراهم شود »
امروز پس از گذشت پنجاه و پنج سال زمينه براي الحاق ايران به اتحاديه عرب فراهم شده كي باشد تا زبان ما هم عوض شود؟
سهراب صارمي
17 آذر1382
1) بيش از نيم قرن است كه قطر و بحرين بر سرجزاير حوار و صخره هاي فشت الدبيل منازعه دارند و تا كنون چند بار درگيري مسلحانه داشته اند.
2) هرچند اعضاي مؤسس فرهنگستان زبان فارسي در ابتدا به بي راهه رفتند و كار را به مسخره گي و لودگي كشاندند( براي مثال براي واژه لاتين استالاگميت stalagmite واژه كلفهشنگ را اختراع نمودند ) ولي امروزه شاهد هستيم اكثر واژه هاي فرهنگستان زبان فارسي مورد پذيرش عامه مردم ايران قرار گرفته اند و واژه هاي مهجور و من درآوردي از صحنه خارج شده اند.
advertisement@gooya.com |
|