تهران-خبرگزاري كار ايران
احمد قابل و حاتم قادري در ادامه مراسم افطار انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهيد عباسپور با محوريت «ناسازگاري يا سازگاري انديشه شيعي با دموكراسي» مناظره كردند.
advertisement@gooya.com |
|
به گزارش خبرنگار خبرگزاري كار ايران، ايلنا، در اين مناظره ابتدا حاتم قادري با طرح مسائل و آراي خود طي سخناني با اشاره به مباحث مطرح شده در سطح جامعه گفت: برخي از دوستان جناح چپ و راست، سخنان من و دكتر كديور را مستمسكي براي حمله به يكديگر قرار دادهاند و برخي ديگر نيز گفتهاند كه سخنان من نابهنگام بوده است.
وي ادامه داد: فكر ميكنم جامعه دانشگاهي بايد از يك قدرت هاضمه بالاتري برخوردار باشد و بايد مباحث نظري در جايگاه خود قرار گيرد.
قادري با اشاره به خواست برخي احزاب كشور در ايجاد فضايي دو قطبي در سطح اجتماع گفت: برخي احزاب، كشور را دو قطبي كردهاند، بدين معني كه اگر غير از مباحث آنها مطرح شود، خلافي صورت گرفته است. ليكن آنان نبايد انتظار داشته باشند كه همگي دنبال آنها بروند. فكر ميكنم جنبش دانشجويي در نقطه گذار است و اين خود نويد خوبي است و اين گونه مباحث ميتواند در خدمت اين نقطه گذار و نقطه عطف قرار بگيرد.
قادري با بيان اين مطلب كه تحقق دموكراسي خيلي در گرو مباحث نظري نميباشد، ادامه داد: تحقق دموكراسي تا حد بسيار زيادي در گرو تكثر قدرت و نهادهاي مدني است و به مسائل اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي برميگردد و به طرح مباحث تئوريك و نظري برنميگردد.
قادري با طرح اين مسئله كه «انديشه شيعي با دموكراسي سازگاري ندارد» گفت: من يك گزاره دارم و آنرا براي اولين بار در اردوي سالانه دفتر تحكيم وحدت مطرح كردهام و آن اين است كه انديشه شيعي با دموكراسي سازگاري ندارد، يعني اگر انديشه شيعي را با محوريت امامت در نظر بگيريم، با توجه به نقش امام در بحث فقه و نظارت بر افراد جامعه، اين مطلب با دموكراسي همخواني ندارد.
وي تصريح كرد: اگر جامعهاي ميخواهد كه به دموكراسي دست پيدا كند بايد انديشه شيعه و امامت به يك وضعيت معنوي تبديل شود.
قادري گفت: اين نظر را دارم كه جنبش روشنفكري ديني شيعي براي حضوري فعال و خلاق بايد به نفع جنبش روشنفكري ديني اسلام امتيازاتي را بدهد و اين امتيازات نبايد به صورت صوري باشد.
وي گفت: معتقدم كه دموكراسي امروز براي ما مفيد است چرا كه نبودش براي ما مضر است. چه دموكراسي، چه شيعه و چه اسلام بايد سنجيده شوند و بايد دور از احساسات، مرزهاي سرخ انديشه پشت سرگذاشته شود و ميبايست تعارضات فكري يكديگر را بپذيريم.
در ادامه جلسه احمد قابل به طرح ديدگاههاي خود پرداخت.
وي طي سخناني با ابراز خوشحالي از طرح چنين مباحثي در سطح محافل دانشگاهي گفت: من از طرح اين بحثها نگران نيستم چرا كه عدم طرح آنها و ماندن آنها در صندوق اسرار دل افراد، هم براي آناني كه ميخواهند از دين دفاع كنند و هم آناني كه در پي انتقاد از دين هستند، ضرر دارد.
قابل با طرح اين مسئله كه معتقد است، دين اسلام هيچ مدل حكومتي ارائه نداده است، ادامه داد: دين دو الگو را بيان كرده است كه اولاً همانگونه كه در زندگي خصوصي قائل به عدالت هستيد، در جامعه و زندگي جمعي هم به آن قائل باشيد و ثانياً حاكمان در حكومت داري از مردم مشورت بگيرند. لذا اگر اكثريت مردم به اجراي احكام ديني قائل بودند، اگر خواستند ميتوانند اسمش را حكومت ديني بگذارند.
وي با تأكيد بر اين مطلب كه ميشود، ديندار بود و دموكرات هم بود، تصريح كرد: امامان خود دعوت به گفت و گو ميكردند و با افراد گفت و گو و تبادل نظر ميكردند و افرادي دموكرات بودند. آنان جنسشان با يك آدم دموكرات، متفاوت نبوده است و امامان صرفاً الگوي رفتاري براي زندگي انسانها ميباشند. آنقدر زندگي امامان و پيامبران با مردم يكي بوده است كه مردم به آنها به راحتي انتقاد ميكردند.
قادري در ادامه بحث با طرح اين سوال كه آيا در زندگي فعلي نياز به امام ميباشد يا خير و آيا امامان عقلانيتي فراتر از عقلانيت ما دارند،گفت: نكات مطرح شده از سوي آقاي قابل براي تصحيح چهره امامت در طول تاريخ خوب است؛ اما به نظر بنده گفت و گويي كه بر پيامبران حاكم است با گفت و گوي دموكراسي متفاوت است، جنس پيامبر گفت وگو نيست، جنسش دعوت است.
وي ادامه داد: سوال من اين است كه آيا براي اداره جامعه نياز به امام داريم يا نه؟
احمد قابل در پاسخ به سوالات قادري گفت: عقل امامان همانند عقل انسانهاست. در مقام عمل آنها عنوان هادي گرفتهاند، به خاطر متن مكتوب كه در اختيار دارند، در جاهايي كه بشر ممكن است دچار غفلت شود، به آنها تذكر ميدهند. كار امامت، كامل كردن رسالت پيامبران است.
قابل تصريح كرد: چرا پيامبران ختم شدند، دليلش اين بوده كه ديگر بحث اينكه از بيرون براي شما كسي براي هدايت بيايد، تمام شده است و شما ديگر بايد با عقل خود، مسيرتان را ادامه دهيد. در قيامت هم همه انسانها با عقل خود حاضر ميشوند، لذا عقل امام نسبت به انسانها نه فراتر است و نه پيشتر، بلكه همانند است.
قابل با اشاره به بحث مطرح شده از سوي حاتم قادري در دانشگاه علامه طباطبايي مبني بر اينكه خوارج ازشيعيان، دموكراتتر بودهاند، گفت: خوارج به علي(ع) ميگفتند كه وي به واسطه حكميت مردم، كافر شده است و بايد استغفار كند و يا ميگفتند كه اگر كسي گناه كبيره انجام دهد، كافر است.
وي ادامه داد: حال حضرت علي در مواجه با خوارج گفت وگو ميكرد و ايشان به امام حسن(ع) گفتهاند كه دعوت كننده به مبارزه، ظالم است. حال اين مطلب مطرح شده از سوي آقاي قادري به چه معني است؟
قابل با ابراز تأسف نسبت به عوام زدگي مردم گفت: به خاطر جهل و عقبماندگي مردم يك تفكر اقلي از دين بر تفكر اكثري از اسلام حاكم شده است و دست ما بسيار پرتر از رقيب ميباشد. به تمام دوستان سفارش ميكنم كه قبل از نقد هر چيز بايد تمام اجزاي آن را بشناسند و اگر دين هم ميخواهند از جامعه بيرون رود، بايد اجزايش مشخص شود.
قادري در ادامه بحث با طرح سوالي گفت: اگر امام علي(ع) در ميان ما بود، ميشد كه به ايشان انتقاد كرد يا نه و آيا اين انتقاد فقط به صورت صوري ميباشد و آيا در عرصه عمومي امامت وجود دارد يا نه؟
قابل در جواب گفت: من دفاع از مسلماني ميكنم نه از مسلمان. دين ميگويد به سراغ عقلانيت برويد اما طرفداران آن ميگويند كه عقل درست نيست.
وي ادامه داد: چيزي كه الان به نام دين مطرح ميشود به دلايل انحرافات تاريخي، دين نيست، كفر است. دين يك انگيزه دوم است و هميشه لازم است. ائمه در زندگي فردي هيچ فرقي با مردم عادي نداشته و در هيچ جا به صراحت گفته نشده است كه پيامبران مصون از گناه هستند. آنان انتقاد پذيرند چرا كه در جنگ صفين آمدند و به علي انتقاد كردند و اين مطلبي صوري نبوده است.
قابل در پايان گفت: بيائيم واقعيت تاريخ را پيدا كنيم.
گفتني است اين جلسه با طرح سوالات شفاهي و كتبي دانشجويان حاضر به كار خود پايان داد و دو طرف مناظره كننده ابراز اميدواري كردند تا در مقاطع بعدي اين مسائل بصورت كاملتر مورد بحث و گفت و گو قرار بگيرد.