جايزه شيرين عبادي گويا كام سردمداران حكومت را بسيار تلخ كرده است. دريغ از يك كلام تلگرافي. نه تبريكي و نه ابراز خرسندي. از ولايت محترم فقيه كسي انتظاري نداشت. چون حضرتش جايزه صلح نوبل را نجس مي دانند. آن سخن بي ربطي هم كه گفت :« اگر جايزه را براي مقام علمي به ايشان ( نام ندارد) داده اند ، نيكوست » تنها جهانيان را روده بر كرد.
از همه جالب تر رئيس جمهور بيست ميليوني بود كه لب از لب نگشود و اين بار كسي هم نبود كه نامه التماس و دعا براي او بنويسد و خواهش كند كه سيد خندان دست كم يك تبريك خشك و خالي به خانم عبادي بگويد. گويا ديگر كسي از اين امامزاده توقع معجزه اي ندارد. در اين ميانه دل نه بر رئيس جمهور بيست ميليوني كه بر دوستاني سوزاند كه هشت سال است به عشق حركتي از سوي اين مقام مقوايي سر بر ديوار استبداد مي كوبند.
يكي ماري را ديد كه غمگين در گوشه اي چمباتمه زده است. از او پرسيد : « دل از چه غمين داري ؟ ».
گفت : « در عشق شكست سهمگيني خوردم » .
پرسيد : « چگونه ؟ » .
گفت : « هشت سال است كه عاشق ماري شده ام و هشت سال است كه در اينجا چمباتمه زده ام و منتظر پاسخي از او . تازه دريافته ام كه شيلنگ بوده است» .
advertisement@gooya.com |
|